کتابخانههای ایران باستان؛ میراثی که تاریخ از ما پنهان کرد
اصفهان-یک باستان شناس و پژوهشگر ایران باستان گفت: شواهد باستانشناسی ثابت میکند ایرانیان باستان نویسنده داشتند و کتابخانهها نقش کلیدی در انتقال دانش ایفا کردهاند
به گزارش خبرنگار مهر، علیرضا جعفری زند در نشست تخصصی با عنوان «رد پای کتاب و کتابخانه در ایران باستان» که شامگاه پنجشنبهدر شهر کتاب بهار اصفهان برگزار شد، با اشاره به پرسش همیشگی محققان و علاقهمندان تاریخ اظهار کرد: چرا نام نویسندگان ایران باستان در منابع موجود ثبت نشده است؟ چرا وقتی از هخامنشیان سخن میگوییم، مورخان یونانی مانند هرودوت و ژنوفون را نام میبریم؟ ما باید شواهد باستانشناسی را بررسی کنیم تا به این پرسش پاسخ دهیم که آیا تاریخنگاری در ایران باستان وجود داشته یا خیر.
مستندات هخامنشی نشاندهنده تاریخنگاری در دربار
وی به دوره هخامنشیان و آرشیو تخت جمشید اشاره کرد و گفت: در خزانه تخت جمشید بیش از ۷۰ هزار لوح به دست آمده که حدود ۳۶۰۰ لوح در باروی تخت جمشید کشف شده است. این الواح عمدتاً به ثبت مزد کارگران اختصاص داشت اما اطلاعات بسیار ارزشمندی درباره ساختار اجتماعی، مرخصی زایمان، پرداخت حقوق و زندگی روزمره کارگران ارائه میکرد.» وی ادامه داد: «ملتی که این همه اطلاعات را ثبت میکند قطعاً علاقه به نوشتن و ضبط رویدادها داشته است. نمونه دیگر کتیبه بیستون است که داریوش در بند یازدهم آن اشاره میکند که پیروزیهایش بر دشمنان توسط تاریخنگاران مستند شده و به ساتراپیهای مختلف ارسال شده است.
این باستان شناس افزود: متون داریوش حتی بر روی پاپیروس در مصر نیز یافت شده است. این امر نشان میدهد که ایرانیان باستان از ابزارهای نوشتاری متنوع برای ثبت رویدادهای خود بهره میبردند.
وی با اشاره به حمله اسکندر به ایران و حضور مورخان و نقاشان همراه وی گفت: موزاییکهای به دست آمده در پمپئی، با مستندات هخامنشی تطابق دارند و نشان میدهند ایرانیان در مستند کردن تاریخ و رویدادهای مهم تبحر داشتهاند.
دشواری حفظ متون پیش از اسلام و خط پهلوی
جعفری زند به دوران پس از اسلام پرداخت و اظهار کرد: پس از حمله اعراب، خط پهلوی به عنوان خط کفر تلقی شد و بسیاری از متون مکتوب از بین رفت. نمونه آن کتابهای پهلوی بود که توسط طاهریان و دیگر حکام محلی در نیشابور و مناطق مختلف جمعآوری و نابود شد. حتی نسخههای نفیس مانند کلیله و دمنه نیز در معرض آسیب قرار گرفت.
وی افزود: ابن ندیم و همزه اصفهانی به عنوان منابع تاریخی به ما کمک میکنند تا ردپای این متون را شناسایی کنیم، اما نسخههای اصلی بسیاری از کتابها دیگر موجود نیستند.
این پژوهشگر ایران باستان ادامه داد: در کاوشهای باستانشناسی تا به امروز هیچ نسخه کاغذی یا پاپیروسی از دوران پیش از اسلام کشف نشده است، اما نامهها و پوستنوشتههای کشف شده در غار هستیجان دلیجان نشان میدهد ایرانیان با سواد و آشنا به نوشتار بودهاند.
کتابخانهها و نقش آنها در ایران پس از اسلام
وی با اشاره به کتابخانههای دوران اسلامی گفت: در دوران صفویه و قاجار، کتابخانههای متعددی در اصفهان وجود داشت. شاردن، جهانگرد فرانسوی، کتابخانه مدرسه چهارباغ را مشاهده کرده است که متاسفانه بسیاری از کتابها پس از یورش افغانها نابود شدند. برخی از نسخهها نیز به دست افراد محلی و یهودیان جمعآوری شد و به فروش رفت.
جعفری زند اظهار کرد: این حوادث نشان میدهد که ایران همواره از حمله و غارت مصون نبوده و همین امر باعث از بین رفتن بسیاری از کتابخانهها و آثار مکتوب شده است.
وی با اشاره به کتابخانه سارویه گفت: این کتابخانه در اصفهان تعداد زیادی پوستنوشته داشت که در زمان ابومشر بلخی و سپس حمزه اصفهانی گزارش شده است. بیشتر این متون به خط یونانی و پهلوی بوده و پس از مدتی به دلیل شرایط تاریخی و اجتماعی از میان رفتهاند.
کاوشهای باستانشناسی و اهمیت مستندات ایرانی
جعفری زند به اهمیت کاوشهای باستانشناسی در شناخت تاریخ کتاب و کتابخانه اشاره کرد و اظهار کرد: کاوشهای انجام شده در تپه اشرف، قلعه تبرک و دیگر نقاط اصفهان نشان میدهد که بسیاری از کتابخانهها و متون پیش از اسلام در زیر خندقها و تپهها پنهان شده بودند. متاسفانه کاوشهای نظاممند در ایران نسبت به کشورهای همسایه بسیار محدود بوده است.
وی افزود: در مقایسه با عراق، که دهها هیئت اروپایی و آمریکایی در حال کاوش هستند، ایران در این حوزه عقب مانده است و هنوز بسیاری از مستندات تاریخی و کتابخانههای باستانی کشف نشدهاند.
این باستان شناس ادامه داد: با تمام این محدودیتها، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد ایرانیان باستان نویسنده و تاریخنگار داشتهاند. فردوسی در شاهنامه از خداینامهها استفاده کرده و آثارش بر اساس منابعی است که امروز موجود نیستند. این امر نشان میدهد که نوشتار و کتابخانه در ایران باستان نقش مهمی داشته است.
آموزش، نگارش و میراث فرهنگی ایران باستان
جعفری زند به نقش آموزش و کتابخانهها در ایران باستان اشاره کرد و اظهار کرد: در دوران هخامنشیان، کودکان آموزش سوارکاری، جنگجویی و سواد میدیدند. در دوران اسلامی نیز مدارس و مساجد مانند نظامیه بغداد و اصفهان دارای کتابخانه بودهاند تا علوم مختلف تدریس و محفوظ بماند.
وی افزود: اوستا به صورت سینه به سینه حفظ میشد تا از نابودی در آتش جلوگیری شود و خط ویست دبیره نیز برای ثبت دقیق صداها و متون دینی ایجاد شد. این نشان میدهد که ایرانیان همواره به نگارش و حفظ دانش اهمیت میدادند.
این باستان شناس تصریح کرد: با توجه به یافتههای باستانشناسی، متون تاریخی و شاهنامه فردوسی، میتوان نتیجه گرفت که ایران باستان دارای تاریخنگاران و نویسندگان بوده و کتابخانهها نقش کلیدی در حفظ و انتقال دانش ایفا میکردند. اگرچه بسیاری از نسخهها از میان رفتهاند، اما ردپای نوشتار و کتابخانه در تاریخ ایران باستان قابل شناسایی است و پژوهشهای آینده میتواند ابعاد بیشتری از این میراث فرهنگی را روشن سازد.
کتابخانههای ایران باستان و میراث گمشده
وی اظهار کرد: بسیاری از آثار یونانی و رومی که در دوران هخامنشیان و پس از آن وجود داشته، امروز در دسترس نیستند و تنها از طریق نقل مورخان همچون آریستولیس و آریان میتوانیم به محتوای آنها پی ببریم. حتی در یونان نیز تنها بخش اندکی از آثار به دست ما رسیده است و این وضعیت در ایران باستان نیز کمابیش مشابه بوده است.
جعفری زند درباره دوران عباسی و تسامح مذهبی گفت: از زمان خلافت هارون الرشید تا مامون، زمینه رشد علمی و فرهنگی فراهم شد. ایرانیان و مسلمانان، زرتشتیان، یهودیان و مسیحیان در مناظرات علمی و فلسفی شرکت میکردند و این فرصت باعث ظهور دانشمندان و نویسندگان ایرانی شد.
وی افزود: این آزادی اندیشه تا دوره نهضت ایرانیا ادامه داشت و بعدها با آغاز جنگهای مذهبی و محدود شدن آزادیها، تولید و نگارش آثار علمی و ادبی کاهش یافت.
تأثیر ترجمهها و فرهنگ یونانی بر ایران
این پژوهشگر ایران باستان در بخش دیگری اظهار کرد: بسیاری از متون فلسفی و علمی یونان به زبان عربی ترجمه شد و در دوران عباسی به ایرانیان و دیگر جوامع منتقل شد. این مترجمات زمینه شکلگیری حکمت و دانش نوین در ایران و نیز پیشرفت علوم پزشکی، فلسفه و ادبیات را فراهم کرد.
وی افزود: کمبود منابع قدیمیتر باعث شد که نویسندگان و دانشمندان ایرانی بر ترجمه و بهرهگیری از آثار یونانی و رومی تمرکز کنند.
کاوشهای باستانشناسی و واقعیتهای تاریخی
جعفری زند تأکید کرد که مستندات تاریخی تنها با کاوشهای باستان شناسی قابل تأیید است همچنین یافتههای باستانشناسی نشان میدهد بسیاری از آتشکدههای ایران تا قرن چهارم هجری همچنان برپا بودهاند و تصور تخریب کامل آنها توسط اعراب درست نیست. همچنین یافتهها نشان میدهد که بقایای کاخها، تپهها و آثار نظامی در اصفهان و دیگر نقاط ایران، اطلاعات دقیقی درباره سازمان و زندگی اجتماعی دورههای مختلف ارائه میدهند.
وی با اشاره به اهمیت حفاظت از آثار باستانی اظهار کرد: بدون مراقبت و بودجه کافی، بسیاری از کاوشهای باستانشناسی آسیب میبینند و بخشی از میراث فرهنگی از بین میرود.
این باستان شناس نمونههایی از پروژههای نیمهتمام یا در معرض خطر اصفهان، از جمله زیرگذر عبدالرزاق و کاخ جهان نما را یادآور شد و بر نقش رسانهها در جلوگیری از تخریب آنها تاکید کرد.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید