شعر سپید یکی از مهمترین دستاوردهای اندیشه معاصر در زبان فارسی است
یک شاعر و منتقد ادبی شعر سپید را یکی از مهمترین دستاوردهای اندیشه معاصر در زبان فارسی دانست و گفت: این شیوه از سرایش فقط قالبی ادبی نیست، بلکه گونهای اندیشیدن با واژه و تجربهی حضور معنا در زبان است.
احمد امیری در گفتوگو با میراث آریا، با اشاره به تاریخ تحولات شعر فارسی اظهار کرد: گذر از وزن و قافیه به شعر سپید نه نشانه گسست بلکه نشانه رشد و بلوغ زبان شعری است.
این شاعر و منتقد ادبی خاطرنشان کرد: شعر سپید زمانی زاده شد که زبان فارسی به مرحلهای از آگاهی رسید تا بتواند معنا را بدون تکیه بر فرمهای سنتی بازنمایی کند.
او در همین زمینه افزود: شعر سپید به ما نشان میدهد که واژه خود میتواند حامل موسیقی باشد؛ موسیقیای که از ریتم اندیشه و درونمایه عاطفی میآید نه از وزن و تقطیع بیرونی.
امیری با بیان اینکه رهایی از وزن و قافیه نباید به معنای بیساختاری تعبیر شود گفت: شعر سپید همچنان دارای نظام و معماری درونی است؛ نظمی که از روابط معنایی، آوایی و تصویری در متن حاصل میشود.
او یادآور شد: شعر سپید نوعی خودانضباطی شاعرانه است. شاعر سپید باید بتواند بدون کمک فرم کلاسیک با واژه ساختار بسازد و این دشوارترین بخش کار است چون هر واژه باید خودش بایستد و خودش بدرخشد.
به گفته امیری، شعر سپید برخلاف تصور عمومی نه محصول آزادی بیقید بلکه نتیجه تمرکز و مراقبهی زبانی است.
به باور این منتقد ادبی، شاعر سپید به زبان نگاه پدیدارشناسانه دارد؛ یعنی زبان را نه وسیله بیان بلکه پدیدهای میبیند که خود معنا در آن ظهور میکند.
او افزود: در شعر سپید، معنا از دل خلأ و سکوت پدیدار میشود. هر فاصله میان سطرها بخشی از جمله است؛ هر مکث، نوعی حضور است. سکوت در شعر سپید، فقدان نیست؛ نوعی گفتوگوی خاموش است میان شاعر و جهان.
امیری همچنین با اشاره به ارتباط میان شعر سپید و فلسفه هنر گفت: در فلسفه، ما با مفاهیمی چون هستی و آگاهی سروکار داریم و در شعر سپید، این مفاهیم به زبان تبدیل میشوند. شاعر سپید در واقع فیلسوفی است که با واژهها تفکر میکند. شعر، تفکر در حالِ شکلگیری است؛ اندیشهای که هنوز به نثر نرسیده.
نویسنده «سکوت برهنه» تصریح کرد: شعر سپید برخلاف جریانهای شعری متکی بر احساسات سطحی، ظرفیت اندیشهورزی دارد و میتواند با نظریههای زیباییشناسی مدرن پیوند بخورد.
او در این باره توضیح داد: در دورهای که بسیاری از شعرها به سطح احساسات روزمره تقلیل یافتهاند، شعر سپید میتواند اندیشه را دوباره به متن برگرداند. سپید، زبان تفکر شاعرانه است.
امیری، که آثاری را در حوزه نشانهشناسی و نقد ادبی در کارنامه دارد، به نقش سکوت و فاصله در ساختار شعر سپید اشاره کرد و افزود: من همیشه باور دارم که کلمه بدون سکوت نفس نمیکشد. همانطور که تصویر بدون فضای خالی معنا ندارد، شعر هم بدون مکث، بیجان میشود. سپید به ما میآموزد که سکوت، بخشی از گفتن است.
این شاعر با اشاره به وضعیت شعر سپید در ایران بیان کرد: شعر سپید در ایران، امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازخوانی نظری است. ما باید به جای نگاه فرمی، به آن از منظر اندیشه نگاه کنیم. شعر سپید زبان فلسفی شعر فارسی است؛ زبانی که در آن شاعر نهفقط بیانگر احساس، بلکه خالق معناست.
شاعر «سکوت» با اشاره به تجربه شخصیاش در سرایش اظهار کرد: در بسیاری از شعرهایم ابتدا معنا یا تصویر نمیآید بلکه ریتم تفکر است که شکل میگیرد.
امیری گفت: وقتی شعری در ذهنم شکل میگیرد، ابتدا سکوت میشنوم. بعد از دل آن سکوت، واژهها آرام آرام بیرون میآیند. شاید به همین دلیل است که شعر سپید به موسیقی درونی شباهت دارد؛ به موسیقیای که شنیدنش نیاز به تمرکز دارد.
به اعتقاد این شاعر، شعر سپید همچنین ظرفیت بالایی برای تلفیق با سایر هنرها دارد.
او گفت: سپید میتواند با نقاشی، تئاتر یا سینما گفتوگو کند چون اساسش بر ادراک حسی و تصویری است. در شعر سپید، هر سطر میتواند یک قاب سینمایی یا یک فریم از تجربهی زیسته باشد.
امیری تأکید کرد: شعر سپید آینده زبان شعر فارسی را تعیین میکند چراکه نشان داده زبان میتواند خود، جهان را بازسازی کند.
نویسنده «بررسی نشانههای تصویری فولکلور شعر دهه چهل و پنجاه در ایران» معتقد است: شعر سپید ادامه طبیعی تاریخ زبان فارسی است. همانطور که خیام از منطق فلسفه به شعر رسید و نیما از روایت به اندیشه، سپید هم گام دیگری است در مسیر بلوغ زبان. سپید یعنی آزادی در معنا، نه رهایی از معنا.
انتهای پیام/
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید