گردشگری 724 | دنیای گردشگری
  • گردشگری 724
  • جاهای دیدنی و جاذبه‌های گردشگری (ایران و جهان)
  • هتل ها
  • مقاصد سفر
  • غذا و رستوران
  • میراث فرهنگی
  • فرهنگ و تاریخ (ایران و جهان)
  • راهنمای سفر
  • سایر
    • همسفر ایرانی
    • بلیط اتوبوس
    • آموزش پایه نهم
۱۶
مهر
  • گردشگری 724
  • جاهای دیدنی و جاذبه‌های گردشگری (ایران و جهان)
  • هتل ها
  • مقاصد سفر
  • غذا و رستوران
  • میراث فرهنگی
  • فرهنگ و تاریخ (ایران و جهان)
  • راهنمای سفر
  • سایر
    • همسفر ایرانی
    • بلیط اتوبوس
    • آموزش پایه نهم
زندگینامه شمس تبریزی؛ مرد اسرارآمیز و همراه مولوی

زندگینامه شمس تبریزی؛ مرد اسرارآمیز و همراه مولوی

تصویر ساخته شده از شمس تبریزی با هوش مصنوعی در تاریخ ادب و عرفان ایران، زندگی کمتر شخصیتی به اندازه‌ی شمس تبریزی در هاله‌ای از رمز و راز قرار دارد؛ عارفی که حضورش در زندگی مولانا، طوفانی از عشق، جنون و بیداری برانگیخت و مسیر شعر فارسی و فرهنگ ایرانی را برای همیشه دگرگون کرد. […]

مهر 16, 1404 11 دقیقه خواندن
چاپ خبر
زندگینامه شمس تبریزی
تصویر ساخته شده از شمس تبریزی با هوش مصنوعی

در تاریخ ادب و عرفان ایران، زندگی کمتر شخصیتی به اندازه‌ی شمس تبریزی در هاله‌ای از رمز و راز قرار دارد؛ عارفی که حضورش در زندگی مولانا، طوفانی از عشق، جنون و بیداری برانگیخت و مسیر شعر فارسی و فرهنگ ایرانی را برای همیشه دگرگون کرد. با خلاصه‌ای از زندگینامه شمس تبریزی، سعی در آشنا کردن شما با او داریم.

شمس، مردی از تبار آتش بود؛ اندیشه‌اش چنان تند و روشن که مولانا را از مدار علم به مدار عشق کشاند. از روزگار کودکی در تبریز تا سفرهای بی‌پایانش در ایران و شام، هر جا رفت، ردّی از روشنی و حیرت بر جا گذاشت. او را نمی‌توان صرفاً آموزگار مولانا دانست، بلکه باید او را روحی سرکش و آزاد نامید که زبان شعر فارسی را با گرمای عشق و نگاهی تازه به هستی زنده کرد.

اگر مولانا دریا بود، شمس، توفانی بود که این دریا را به تلاطم انداخت و از دل آن، گوهر مثنوی پدید آمد.

-بدیع‌الزمان فروزانفر

محتوای این صفحه:
نمایش
1
شمس تبریزی کجا و در چه دوره‌ای به دنیا آمد؟

2
شمس تبریزی که بود و چگونه وارد دنیای شعر و شاعری شد؟

3
آثار شمس تبریزی

3.1
دیوان

3.2
مقالات

3.3
معروف‌ترین اشعار معروف شمس

4
رویدادهای زندگی شمس

4.1
شمس و مولانا

4.2
شمس و کیمیا خاتون

5
میراث به‌جا مانده از زندگی شمس

5.1
مذهب شمس تبریزی

6
مرگ شمس تبریزی و علت آن

7
آرامگاه شمس تبریزی

8
روز بزرگداشت شمس تبریزی

9
مزایای آشنایی با زندگینامه شمس تبریزی

9.1
پرسش‌های متداول درباره‌ی شمس تبریزی

9.1.1
شمس تبریزی که بود؟

9.1.2
زادگاه شمس کجاست؟

9.1.3
شمس چه نقشی در زندگی مولانا داشت؟

9.1.4
دیدار شمس و مولانا چگونه اتفاق افتاد؟

9.1.5
سرنوشت شمس تبریزی چه شد؟

9.1.6
آرامگاه شمس کجاست؟

9.1.7
آیا آثار مکتوبی از شمس تبریزی باقی مانده است؟

9.1.8
اندیشه‌ی شمس تبریزی بر چه مفاهیمی استوار بود؟

9.1.9
چرا شمس را مراد مولانا می‌دانند؟

9.1.10
شمس تبریزی در چه دوره‌ای می‌زیست؟

9.1.11
شمس تبریزی چه جایگاهی در عرفان اسلامی دارد؟

9.1.12
چه رابطه‌ای میان شمس و غزلیات مولانا وجود دارد؟

شمس تبریزی کجا و در چه دوره‌ای به دنیا آمد؟

به گفته‌ی بیشتر پژوهشگران شمس در شهر تبریز و در حدود سال ۵۸۲ هجری قمری (برابر با قرن ششم میلادی) به دنیا آمده است؛ هر چند که درباره‌ی زادگاه و زمان تولد او، منابع تاریخی روایت‌های متفاوتی را ارائه کرده‌اند. آن دوران مصادف با اوج شکوفایی عرفان اسلامی در ایران بود؛ زمانی که اندیشه‌های صوفیانه در خراسان، آذربایجان و آناتولی ریشه می‌دواند و نسل تازه‌ای از عارفان در حال ظهور بودند.

خانواده‌ی شمس به‌احتمال زیاد از طبقه‌ای متوسط و اهل دین بودند. پدرش، محمد بن علی تبریزی، مردی عابد و اهل دانش توصیف شده است. شمس از همان کودکی روحی سرکش و ذهنی جست‌وجوگر داشت و میل به کشف حقیقت، او را از درس‌های رسمی فقه و حدیث به سوی تجربه‌های عمیق‌تر عرفانی سوق داد.

به گفته‌ی برخی منابع، شمس از نوجوانی راه سفر را پیش گرفت و در شهرهایی چون بغداد، دمشق، حلب و قونیه با مشایخ، درویشان و فیلسوفان زمانه دیدار کرد. همین سفرها زمینه‌ساز تحولی شد که بعدها در دیدارش با مولانا به اوج رسید.

شمس تبریزی که بود و چگونه وارد دنیای شعر و شاعری شد؟

مینیاتور شمس و مولانا
نقاشی مینیاتور شمس و مولانا اثر زنده یاد فرشچیان

شمس‌الدین محمد بن علی بن ملک‌داد تبریزی، که در تاریخ به نام شمس شناخته می‌شود، عارفی شوریده‌حال و آموزگاری است که عرفان را از چارچوب خشک خانقاه‌ها بیرون آورد و آن را به تجربه‌ای زنده و انسانی بدل کرد. او از همان جوانی به سبب روح ناآرام و اندیشه‌ی جست‌وجوگرش، در میان عالمان و صوفیان زمان چهره‌ای متفاوت بود؛ کسی که به جای پیروی کورکورانه از مرادان، حقیقت را در درون خویش می‌جُست.

ورود شمس به دنیای شعر و سخن، برخلاف بسیاری از شاعران، نه از راه تخلّص و قافیه، بلکه از مسیر عرفان و تجربه‌ی شهودی بود. او شعر را ابزاری برای بیان حالات درونی و گفت‌وگو با حقیقت می‌دانست. سخنان او در مجالس و گفت‌وگوها چنان سرشار از شور و نبوغ بود که بعدها شاگردانش بخشی از آن را گردآوری کرده و به نام مقالات شمس ثبت کردند؛ اثری که نثر آن، از بسیاری از شعرهای صوفیانه‌ی زمان، شاعرانه‌تر و تأثیرگذارتر است.

شمس شاعری بود که شعر را زندگی می‌کرد، نه می‌نوشت. واژه‌هایش از دل برمی‌آمد و اندیشه‌اش با عشق گره خورده بود؛ عشقی که بعدها مولانا آن را در قالب غزل‌های آتشین خود به اوج رساند.

آثار شمس تبریزی

شمس اگرچه بیش از آنکه شاعر باشد، به‌عنوان عارفی اندیشمند و الهام‌بخش شناخته می‌شود، اما آثار بر جای‌مانده از او نشان می‌دهد که سخنش قدرت ادبی و درونی عمیقی دارد. آثار او مجموعه‌ای از اندیشه‌های عرفانی، گفت‌وگوهای روحانی و شعرهایی است که در مرز میان عقل و عشق حرکت می‌کنند.

دیوان

دیوان اشعار شمس تبریزی
دیوان اشعار شمس تبریزی

برخلاف بسیاری از شاعران هم‌عصرش، شمس دیوانی مستقل و تنظیم‌شده از اشعار خود نداشت. آنچه امروز به نام دیوان شمس تبریزی شناخته می‌شود، در حقیقت مجموعه‌ای از غزل‌های مولاناست که او در ستایش و خطاب به شمس سروده است. این اشتباه تاریخی، گاهی باعث می‌شود دیوان مولوی به‌اشتباه به شمس نسبت داده شود.
با این حال، در برخی نسخه‌های کهن، ابیاتی نیز از خود شمس نقل شده که سبک و زبان خاص او را نشان می‌دهد؛ زبانی صریح، آتشین و خالی از تکلف.

اپرای عروسکی دیدار با موضوع زندگی شمس و مولانا

مقالات

مهم‌ترین اثر مکتوب شمس، کتاب مقالات شمس تبریزی است؛ مجموعه‌ای از سخنان و گفت‌وگوهای او با شاگردان و پیروانش، که بعدها به قلم یکی از نزدیکانش گردآوری شد. نثر این اثر از شور، طغیان و عمق اندیشه سرشار است.
در این کتاب، شمس درباره‌ی مفاهیمی چون عشق الهی، رابطه‌ی انسان و خدا، ریا در تصوف، و نقد ظاهرگرایی سخن می‌گوید. گاهی نیز با لحنی طنزآمیز، صوفیان زمان خود را به چالش می‌کشد و حقیقت را در صداقت و سادگی می‌بیند.
«مقالات» نه‌تنها منبعی مهم برای شناخت اندیشه‌های شمس است، بلکه یکی از نمونه‌های برجسته‌ی نثر عرفانی فارسی نیز محسوب می‌شود.

معروف‌ترین اشعار معروف شمس

شعرهای منسوب به او  سرشار از شور، سادگی و حقیقت‌جویی است. در این سروده‌ها، واژه‌ها نه به‌قصد زیبایی ظاهری، بلکه برای بیان حالات روحانی و تجربه‌ی درونی به کار رفته‌اند. آنچه در اشعار شمس تبریزی بیش از همه به چشم می‌خورد، عشق بی‌قید و بی‌مرز او به خداوند و حقیقت است؛ عشقی که حتی واژه‌ها در برابرش ناتوان‌اند.

بسیاری از اشعار کوتاه شمس تبریزی حالتی گفت‌وگومحور و زنده دارند، گویی او در لحظه با حقیقتی برتر سخن می‌گوید. در این سروده‌ها، شمس از غرور، ظاهرپرستی و بی‌عملی در راه عشق می‌گریزد و خواننده را به تجربه‌ی مستقیم خداوند فرا می‌خواند.

در میان اشعار شمس تبریزی در مورد خدا، مضمون وحدت وجود و فنا در معشوق الهی جایگاهی ویژه دارد. او خدا را نه در آسمان‌های دور، بلکه در جان انسان و در هر لحظه از زندگی می‌جوید. یکی از سروده‌های معروفی که به شاه بیت اشعار شمس تبریزی معروف است، چنین می‌گوید:

نه در مسجد گذر کردم، نه در دیر
نه در کعبه، نه در بتخانه بودم
مرا جویی، درون دل نشینم
که من با حقّ خود همخانه بودم

چنین اشعاری نشان می‌دهند که برای شمس، عرفان و شعر از هم جدا نیستند؛ هر دو زبانی برای گفت‌وگو با حقیقت مطلق‌اند.

رویدادهای زندگی شمس

زندگینامه شمس تبریزی همان‌قدر که کوتاه و پررمز و راز است، سرشار از رویدادهایی‌ست که مسیر عرفان و ادب فارسی را برای همیشه دگرگون کرد. او در طول عمر خود، بسیار سفر کرد و در شهرهای مختلف با صوفیان، محدثان و حکیمان به گفت‌وگو نشست. اما نقطه‌ی اوج زندگی‌اش، دیدار تاریخی او با مولانا در قونیه بود؛ دیداری که تاریخ تصوف را به «پیش از شمس» و «پس از شمس» تقسیم کرد.

شمس و مولانا

دیدار شمس و مولانا
نقاشی شمس و مولانا

آشنایی شمس و مولانا در سال ۶۴۲ هجری قمری در شهر قونیه اتفاق افتاد. در آن زمان مولانا عالمی بزرگ و خطیبی مشهور بود و زندگی‌اش سراسر در درس و بحث دینی می‌گذشت. اما حضور شمس، همه‌چیز را تغییر داد. گفت‌وگوهای این دو چنان عمیق بود که مولانا درس و منبر را رها کرد و در دریای عشق و عرفان غوطه‌ور شد.
شمس در مولانا «آتش عشق الهی» را برافروخت و مولانا در او «آینه‌ی حقیقت» را یافت. حاصل این رابطه‌ی روحانی، غزل‌هایی شد که بعدها در دیوان شمس گردآوری شدند و از شاهکارهای ادبیات عرفانی جهان به شمار می‌روند.
اما محبوبیت و نزدیکی بیش از حد این دو، حسادت اطرافیان مولانا را برانگیخت و موجب شد شمس در سکوت، قونیه را ترک کند.

شمس و کیمیا خاتون

برخی منابع می‌گویند به پیشنهاد خود مولانا، شمس با کیمیا ازدواج کرد تا جایگاهش در میان خانواده و شاگردان مولانا استوارتر شود.
اما این ازدواج چندان پایدار نبود؛ کیمیا خاتون پس از مدتی درگذشت و همین رویداد، تأثیر عمیقی بر روحیه‌ی شمس گذاشت. برخی از مورخان حتی مرگ او را یکی از دلایل غیبت و کناره‌گیری نهایی شمس از قونیه دانسته‌اند.
در هر حال، این بخش از زندگی شمس نشان‌دهنده‌ی چهره‌ی انسانی و احساسی اوست؛ مردی که با همه‌ی عرفان و معرفتش، رنج فقدان را نیز با جان تجربه کرد.

میراث به‌جا مانده از زندگی شمس

آنچه از شمس تبریزی به‌جا مانده، فراتر از چند کتاب یا روایت تاریخی است؛ میراث او در اندیشه، عشق و کلام تجلی یافته است. شمس با حضور کوتاه خود در زندگی مولانا، دریچه‌ای تازه به عرفان گشود؛ عرفانی که در آن، عشق بر عقل می‌چربد و تجربه‌ی درونی از آموزه‌های رسمی برتر است.
سخنان او در مقالات، الهام‌بخش نسل‌های بی‌شماری از اندیشمندان، شاعران و صوفیان شد. پس از شمس، نگاه انسان به خدا، به خویشتن و به هستی، رنگی تازه گرفت، رنگی از شهود، شور و حضور.

مذهب شمس تبریزی

برخی او را از اهل سنت حنفی دانسته‌اند و برخی از صوفیان نزدیک به تشیع معرفی کرده‌اند. با این حال، خود شمس بارها در سخنانش نشان داده که به فراتر از تقسیم‌بندی‌های مذهبی می‌اندیشیده است.

برای او، ایمان نه در نام مذهب، بلکه در صدق و حضور قلب معنا داشت. در یکی از سخنانش می‌گوید:

مذهب عاشقان جداست، که در آن کفر و ایمان یکی‌ست.

از همین‌رو، مذهب شمس را نمی‌توان در قالب‌های معمول فقهی یا کلامی جای داد. او پیرو مکتب عشق بود؛ مذهبی که مرزهای دین را به تجربه‌ی درونی و وحدت وجود گسترش می‌دهد.

مرگ شمس تبریزی و علت آن

برخی مورخان بر این باورند که شمس پس از دومین غیبت از قونیه، به شهر خوی در آذربایجان رفت و همان‌جا درگذشت. بر پایه‌ی نوشته‌هایی از قرن نهم هجری، مزار او در خوی برپا شده و مردم آن منطقه آن را زیارتگاه خود می‌دانند.

در عین حال، گروهی دیگر معتقدند شمس به دست مخالفان و حسودان مولانا کشته شد. این روایت بر آن است که شاگردان متعصب مولانا، از نفوذ شمس بر استاد خود خشمگین بودند و سرانجام توطئه‌ای برای قتل او ترتیب دادند. هرچند سند تاریخی روشنی برای اثبات این ادعا وجود ندارد، اما شدت حسادت‌ها و اختلافات میان شاگردان مولانا احتمال چنین رخدادی را تقویت می‌کند.

سرنوشت پایانی شمس یکی از رازآمیزترین بخش‌های تاریخ عرفان ایران است. هیچ روایت قطعی از زمان، مکان و چگونگی مرگ او در دست نیست، اما منابع گوناگون سرنخ‌هایی ارائه می‌کنند که هر یک به زاویه‌ای از این معما اشاره دارد.

در هر دو صورت، مرگ شمس نه پایانی تلخ، بلکه آغازی برای جاودانگی او در اندیشه‌ی مولانا بود. غیبت او مولانا را به شاعری عاشق و صاحب نگاهی الهی بدل کرد؛ گویی شمس از جهان رفت تا در دل مولانا و در شعر فارسی جاودانه شود.

آرامگاه شمس تبریزی

آرامگاه شمس تبریزی
ورودی آرامگاه شمس تبریزی در خوی

در شهر خوی در استان آذربایجان غربی، بنایی قدیمی و باشکوه وجود دارد که به عنوان آرامگاه شمس شناخته می‌شود. این مکان یکی از مهم‌ترین زیارتگاه‌های عرفانی ایران است و سالانه هزاران نفر از دوست‌داران مولانا و شمس از نقاط مختلف جهان برای دیدارش به خوی سفر می‌کنند.

در اطراف مقبره، سنگ‌نوشته‌هایی به خط فارسی و عربی قرار دارد که در قرن‌های بعدی افزوده شده‌اند. فضای آرامگاه با نور و سکوت، حال‌و‌هوایی روحانی دارد؛ گویی هنوز صدای گفت‌وگوی او و مولانا در میان آجرهای این بنا طنین‌انداز است.

روز بزرگداشت شمس تبریزی

در تقویم رسمی ایران، هفتم مهرماه به عنوان روز بزرگداشت شمس تبریزی نام‌گذاری شده است. این روز فرصتی است برای یادآوری یکی از تأثیرگذارترین چهره‌های تاریخ عرفان و ادبیات فارسی؛ مردی که با حضور کوتاه اما عمیقش، مسیر فکری و روحی مولانا را برای همیشه تغییر داد.

روز بزرگداشت شمس تبریزی
آیین بزرگداشت شمس تبریزی در خوی

هر سال در شهر خوی، آیین‌هایی فرهنگی و عرفانی برای بزرگداشت شمس برگزار می‌شود. در این مراسم، پژوهشگران، شاعران و دوست‌داران عرفان گرد هم می‌آیند تا با سخنرانی، اجرای موسیقی سنتی و خوانش اشعار مولانا و شمس، یاد این عارف نامی را زنده نگه دارند.

بسیاری از علاقه‌مندان مولانا نیز از سراسر ایران و کشورهای همسایه در این روز به خوی سفر می‌کنند و حضور در آرامگاه شمس تبریزی را نوعی زیارت روحانی می‌دانند. در سال‌های اخیر، برنامه‌های بزرگداشت شمس به شکل بین‌المللی برگزار می‌شود و نام او را در فهرست چهره‌های ماندگار میراث فرهنگی جهان پررنگ‌تر کرده است.

مزایای آشنایی با زندگینامه شمس تبریزی

در روزگاری که جهان پر از شتاب و فاصله است، اندیشه‌های شمس یادآور این حقیقت‌اند که انسان تنها از راه عشق، صداقت و جست‌وجوی درونی می‌تواند به آرامش برسد. مطالعه‌ی آثار و سخنان او دریچه‌ای تازه به سوی شناخت مولانا و روح ایرانیِ جویای حقیقت نیز می‌گشاید.

دستی بر ایران شما را به مطالعه‌ی زندگی شمس و دیگر چهره‌های بزرگ عرفان و تصوف در ایران دعوت می‌کند؛ سفری در زمان که از تبریز تا قونیه امتداد دارد و نشان می‌دهد میراث معنوی ایران، هنوز هم زنده و الهام‌بخش است.

پرسش‌های متداول درباره‌ی شمس تبریزی

در این بخش به پرسش‌های رایج درباره‌ی شمس تبریزی پاسخ داده‌ایم. اگر پرسش دیگری دارید، آن را در بخش دیدگاه‌های همین پست مطرح کنید تا در اولین فرصت پاسخ دهیم.

شمس تبریزی که بود؟

🕊️شمس‌الدین محمد بن علی تبریزی، مشهور به شمس، از عارفان بزرگ قرن هفتم هجری و مراد و الهام‌بخش مولانا جلال‌الدین بلخی بود.

زادگاه شمس کجاست؟

🏠او در شهر تبریز به دنیا آمد؛ هرچند درباره تاریخ دقیق تولدش اختلاف نظر وجود دارد.

شمس چه نقشی در زندگی مولانا داشت؟

🔥دیدار شمس و مولانا در سال ۶۴۲ هجری در قونیه، مسیر زندگی مولانا را دگرگون کرد و باعث شد از فقیهی نامدار به عارفی عاشق و شاعری بزرگ بدل شود.

دیدار شمس و مولانا چگونه اتفاق افتاد؟

✨بر اساس روایت‌ها، شمس در سفری طولانی به قونیه رفت و مولانا را ملاقات کرد؛ گفت‌وگوهای عمیق میان آن دو، نقطه آغاز تحول روحی مولانا بود.

سرنوشت شمس تبریزی چه شد؟

❓سرنوشت او به‌طور قطعی روشن نیست؛ برخی منابع می‌گویند در قونیه ناپدید یا کشته شد، و برخی دیگر معتقدند به خوی یا تبریز بازگشت.

آرامگاه شمس کجاست؟

🕌بنایی منسوب به آرامگاه او در شهر خوی (آذربایجان غربی) قرار دارد که امروزه زیارتگاه علاقه‌مندان به عرفان است.

آیا آثار مکتوبی از شمس تبریزی باقی مانده است؟

📜بله، سخنان او توسط شاگردان مولانا در کتابی به نام مقالات شمس تبریزی گردآوری شده است.

اندیشه‌ی شمس تبریزی بر چه مفاهیمی استوار بود؟

💫محور اصلی اندیشه‌ی او عشق الهی، حقیقت درونی انسان و نفی ظواهر دینی بدون معرفت بود.

چرا شمس را مراد مولانا می‌دانند؟

💫زیرا شمس باعث بیداری روحی و تحولی عمیق در مولانا شد و الهام‌بخش سرایش مثنوی معنوی و بسیاری از غزلیات شمس گردید.

شمس تبریزی در چه دوره‌ای می‌زیست؟

📆او در قرن هفتم هجری (قرن سیزدهم میلادی) می‌زیست و هم‌دوره با مولانا جلال‌الدین بلخی بود.

شمس تبریزی چه جایگاهی در عرفان اسلامی دارد؟

🌙شمس را نماد عشق، رهایی از ظواهر و جست‌وجوی حقیقت در درون انسان می‌دانند و یکی از چهره‌های اسرارآمیز عرفان ایرانی ـ اسلامی به‌شمار می‌رود.

چه رابطه‌ای میان شمس و غزلیات مولانا وجود دارد؟

📖بیشتر غزلیات مولانا در دیوان کبیر با نام دیوان شمس شناخته می‌شود که نشانه‌ی ارادت و عشق ژرف مولانا به اوست.

اشتراک گذاری
من رو دنبال کنید نویسنده:

دستی بر ایران

هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیست + چهار =

پیشنهاد ویژه

  • 5″بهترین پیتزا ناپولیتن تهران” کجاست؟+(آدرس،تلفن)
  • ۴۱ میلیون نفر شغل ندارند؛ عددی که همه را شوکه کرد
  • جدیدترین آمار بانک ها درباره واریز وام ازدواج و فرزندآوری
  • بازار بورس آماده شوک پولی می شود!
  • حذف چهار صفر از پول ملی بدون مهار تورم
  • تحریم خطر جانی برای مردم ایران خرید ؛ هشدار جدی صادر شد
  • زندگینامه شمس تبریزی؛ مرد اسرارآمیز و همراه مولوی
  • تصفیه آب با یک ورقه ارزان قیمت
  • قیمت خودرو
  • پایان عملیات فاز دوم تکمیل زیرساخت‌های گردشگری جزیره لارک
  • تولید ۱۰۵ هزار متر مربع صنایع دستی؛ صادرات به نام سایر استان ها
  • گردشگری 724
  • ارتباط با تیم گردشگری 724
  • حریم شخصی کاربران گردشگری 724
  • خرید رپورتاژ
  • درباره گردشگری 724
  • شرایط بازنشر محتوا
  • عصر گردشگری
  • قیمت تور مالدیو
  • با تور روسیه از مشهد، یک شب مهمان ما در مشهد باشید!
  • ابزار ادرار سرپایی بانوان
  • اقامت دائم اسپانیا

info@gardeshgari724.ir

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به  گردشگری 724 است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

  • گردشگری 724
  • جاهای دیدنی و جاذبه‌های گردشگری (ایران و جهان)
  • هتل ها
  • مقاصد سفر
  • غذا و رستوران
  • میراث فرهنگی
  • فرهنگ و تاریخ (ایران و جهان)
  • راهنمای سفر
  • سایر
    • همسفر ایرانی
    • بلیط اتوبوس
    • آموزش پایه نهم