تاریخ تئاتر ایران؛ تاریخچه هنرهای نمایشی و تئاتر در ایران
خاستگاه تئاتر در ایران، همچون بسیاری از سرزمینهای جهان، از دل آیینها و مراسم جمعی سر برآورد. حتی زمانی که نمایش از بسترهای پرستشی فاصله گرفت، باز هم از نهادهای دینی و پشتوانه مالی آنان بینیاز نبود. در سنتهای یکتاپرست مانند زرتشت و اسلام، تشبیه و تجسم برای امر قدسی نکوهیده شمرده میشد و همین […]

خاستگاه تئاتر در ایران، همچون بسیاری از سرزمینهای جهان، از دل آیینها و مراسم جمعی سر برآورد. حتی زمانی که نمایش از بسترهای پرستشی فاصله گرفت، باز هم از نهادهای دینی و پشتوانه مالی آنان بینیاز نبود. در سنتهای یکتاپرست مانند زرتشت و اسلام، تشبیه و تجسم برای امر قدسی نکوهیده شمرده میشد و همین نگاه، گرایش به بازنمایی نمایشی را محدود میکرد، هرچند میل به روایت و بازی، مسیر خود را پیدا کرد.
نمایش
نمایشهای ایرانی در روزگار پیش از اسلام
نخستین نمودهای نمایشی در ایران احتمالاً به روزگار پیشاتاریخ برمیگردد؛ به فصل برداشت، آیینهای شکار، گردهماییهای شبانه و روایتهای آتشگرد. آن اجراها با رقص، حکایتگویی، نقل اسطوره و حرکتهای بیانگر آغاز میشد. برخی شگردهای بنیادین چون چهرهآرایی، نقاب، بازی، ژستهای دلالتگر و قراردادهای نمایشی از همان دورهها به سدههای تاریخی راه یافتند.
در ادامه، قهرمانان اسطورهای مانند سیاوش و رستم، درونمایه بسیاری از نمایشها شدند. گاه گروههای بازیگر همراه سپاهیان حرکت میکردند تا با رقصهای رزم، هم سرگرمی بیافرینند و هم روحیه نبرد را برانگیزند. دستکم در اکباتان و کرمان، فضاهای اختصاصی اجرا وجود داشته است. پس از یورش اسکندر، تئاتر یونانی نیز بر شیوههای ایرانی اثر گذاشت.
رخدادهای مهم تاریخی مانند برکشته شدن گئومات مغ به دست داریوش بزرگ، دگرگونیهای فصلی همچون بدرود زمستان و دیگر مناسبتهای اجتماعی، به جشنها و بازیهای مردمی راه پیدا کرد و علاقه عمومی به نمایش را سوی هنری منسجمتر سوق داد. در عهد ساسانی، هزاران هنرمند کولیِ بازیگر، خواننده، نوازنده و عروسکگردان از هند به ایران آمدند و در سراسر امپراتوری هنر خود را عرضه کردند؛ پایهای که بعدها یکی از ستونهای شکلگیری تئاتر ایرانی شد.
تحول نمایش ایرانی پس از ورود اسلام
با ورود اعراب، آشنایی چندانی با تئاتر وجود نداشت؛ نه مجالی برای انتقال فنون آن فراهم بود و نه زمینهای برای منع صریحش. با این حال، برخی عالمان دینی با تفسیرهایی از متون مقدس، بازنماییهای نمایشی را ناروا دانستند. پنداشته میشد که آفرینش شخصیت روی صحنه، دخالت در کار آفرینش است. اما ذوق نمایش از میان نرفت و در دو سه سده بعد، در قالبهایی جمعوجورتر و محدودتر به راه خود ادامه داد. انتقاد از فرمانروایان و گریز از سلطه، درونمایه اجراهای گروههای کولی شد.
نمایشهای آیینی شیعه (تعزیه)
در ماه محرم، آیینهای سوگ برای شهادت امام سوم شیعیان برپا میشد؛ آیینهایی که در گذر زمان سامانیافتهتر شدند و ریشههایی در سوگ سیاوش و آیینهای کهن ایرانی داشتند.
از نکات چشمگیر این گردهماییها، هماهنگی حرکتهای جمعی، وجه نمایشی کنشها، و گاه رقصهای آیینی بود که با همخوانی مراثی همراه میشد. تزئینات، آرایهها و پوششها نیز توجه گردانندگان را جلب کرد.
در عصر صفوی، نمایشهای مردمی رونق بیشتری یافت و بخشی از سرگرمی روزمره شد. همان زمان، «تقلید» نیز به شکلهای گوناگون برای تفریح مردم گسترش پیدا کرد. متن مکتوبی در کار نبود؛ بنابراین امکان استناد حکومتی برای برخورد حقوقی با هنرمندان کمتر میشد. گاه نیز سیاستِ «مجال دادن به تخلیه» برای پیشگیری از انفجار اجتماعی به کار بسته میشد.
بازخیز تئاتر بومی و گونههای نمایشی
دلقکها محبوب مردم و درباریان شدند و برخی از ایشان راهی دربار پادشاهان یافتند. پس از اسلام، گونههای مستقلی از نمایش در ایران ادامه یافت: نقالی و داستانسرایی، نمایش عروسکی، تعزیه و نمایشهای شادیآور. روایتهای حماسی، مذهبی و آمیختهٔ حماسی-مذهبی، به دست نقالان در میدانها، قهوهخانهها و عرصههای عمومی نقل میشد و شعر فارسی از این مسیر به گوش بیسوادان نیز میرسید.
حکومتهای مغول و عثمانی بر نمایش عروسکی ایران اثر گذاشتند، اما مضمونهای کهن ایرانی نیز در قالبهای تازه بازآفرینی شد.
تعزیه به یکی از منسجمترین نمایشهای مردمی بدل شد؛ آیین یادبود امام حسین (ع) با اجراهای نمایشیِ داستانهای پس از اسلام همراه شد و کمکم نمایشها مکتوب و مضبوط گشت.
نمایشهای شادیآور نیز همگام با نیازهای روانی جامعه احیا شد تا لحظات دشوار زندگی را جبران کند و زبان انتقاد و طنز باشد.
گروههای مطرب کولی آرامآرام از کوچنشینی به اسکان رسیدند. بناهایی ابتدا موقت و سپس دائمی برای اجراها اختصاص یافت.
آشنایی با تئاتر اروپا و دگرگونیهای نو
از دوره قاجار، تماس با تئاتر اروپایی بر نمایش ایرانی اثر گذاشت. گرچه در آغاز، تقلید کمجان بود، اما همین ارتباط، باب توجه عمومی به اروپا را گشود. درونمایهها و پوشاک تازه، شیوههای روایت و صحنهپردازی جدید، مسیر تئاتر ایران را دگرگون کرد و سلیقه تماشاگران را دوشاخه ساخت: گروهی همچنان شیفته نمایشهای سنتی بودند و گروهی به سوی اجراهای «روشنفکرانه» رفتند.
گروه اول: ساکنان محلههای کمبرخوردار شهری
گروه دوم: اهالی محلههای اعیاننشین با توان مالی بالا
بازی زنان در ملأعام ممنوع بود و محافل خصوصی ویژه خود را داشتند؛ امری که با رویصحنهآمدن بازیگران زن در سده بیستم دگرگون شد.
مدارس و کارگاههای تئاتر پدید آمد و تالارهایی ویژه این هنر ساخته شد. گروهی برای آموختن تئاتر به خارج رفتند و با بازگشتشان، پایههای تئاتر نوین ایران را استوار کردند.
امروز نمایش بخشی از فرهنگ زنده ایران است. هرچند میتواند مخاطبان بیشتری داشته باشد، علاقهمندانش آن را با شوق نگه داشتهاند. نهاد صنفی این حوزه، «خانه تئاتر» است که تاکنون از 14 صنف تشکیل شده و فعالیت میکند.
پرسشهای رایج درباره تاریخ تئاتر ایران و هنرهای نمایشی
لطفاً پرسش و پاسخهای زیر را مرور کنید و اگر نکتهای بیرون از این موارد دارید، در دیدگاههای همین پست بپرسید. پاسخگوی شما خواهیم بود.
خاستگاه نمایش در ایران از کجا بود؟
🎟️ریشه نمایش در ایران به آیینها، جشنهای کهن و مراسمی مانند سوگ سیاوش و آیینهای زرتشتی بازمیگردد.
تئاتر ایران پیش از اسلام چه سیمایی داشت؟
🗞️پیش از اسلام، اجراها بیشتر آیینی و جشنی بود؛ با روایتهای اسطورهای، نوروزگاهها و نقالیهای شفاهی.
پس از اسلام، مسیر نمایش در ایران چگونه ادامه یافت؟
🕋با اسلام، گونههایی چون تعزیه، نقالی، پردهخوانی و خیمهشببازی پررنگ شد و وجه آموزشی-مذهبی یافت.
تعزیه چه جایگاهی در تاریخ نمایش ایران دارد؟
🛡️تعزیه از دوره صفویه تا قاجار گسترش یافت و روایت واقعه عاشورا را به زبان نمایش روی صحنه آورد.
خیمهشببازی چیست و از چه دورهای رواج داشته است؟
🧸خیمهشببازی نمایش عروسکی ایرانی است که از قرون میانه تا روزگار قاجار محبوبیت فراوان داشت.
نخستین تجربههای تئاتر اروپایی در ایران چه زمانی شکل گرفت؟
🎫در عهد ناصری و همزمان با سفرهای شاه به اروپا، نخستین اجراهای متاثر از تئاتر اروپایی در ایران پدیدار شد.
اولین تالارهای نمایش در ایران کجا برپا شدند؟
🏟️«تکیه دولت» در تهران (برای تعزیه) از نخستین فضاها بود و سپس تالارهای کوچکتر در عصر مشروطه ساخته شد.
نمایش ایران در دوران معاصر چه تحولاتی را دید؟
📚با ورود اندیشههای نو و تأسیس دانشکده هنرهای زیبا در دهه ۱۳۲۰، نمایشنامهنویسی مدرن و اقتباسهای جهانی رونق گرفت.
چهرههای مؤثر تئاتر مدرن ایران چه کسانی هستند؟
🧑🤝🧑از برجستگان این عرصه میتوان به عبدالحسین نوشین، غلامحسین ساعدی, بهرام بیضایی و اکبر رادی اشاره کرد.
امروز تئاتر ایران چه وضعیتی دارد؟
🌐با وجود محدودیتها، صحنه نمایش پویاست و جشنوارههایی چون جشنواره بینالمللی تئاتر فجر به تقویت این جایگاه کمک میکنند.



