هنر نقالی ایرانی؛ هنر قصه گوییهای نمایشی
روایتی تصویری از نقالی ایرانی وقتی واژهها جان میگیرند و قصهها در صدای نقال شنیدنی میشوند، نقالی شکل میگیرد. هنر نقالی ایرانی فقط یک نمایش ساده نیست؛ آیینی است که قرنها روح حماسههای شاهنامه فردوسی را زنده نگه داشته. در قهوهخانههای کهن، میدانها و محافل خودمانی، نقال با بازیهای بدنی، صدایی رساتر و گاهی چند […]

وقتی واژهها جان میگیرند و قصهها در صدای نقال شنیدنی میشوند، نقالی شکل میگیرد. هنر نقالی ایرانی فقط یک نمایش ساده نیست؛ آیینی است که قرنها روح حماسههای شاهنامه فردوسی را زنده نگه داشته. در قهوهخانههای کهن، میدانها و محافل خودمانی، نقال با بازیهای بدنی، صدایی رساتر و گاهی چند وسیلهی ساده، شنونده را به دنیای رستم، سهراب و اسفندیار میبرد.
این نمایش آیینی دیرپا در سال ۲۰۱۱ بهعنوان میراث فرهنگی ناملموس در فهرست آثار ایران نزد یونسکو ثبت شد و هنوز هم از شناسنامههای اصیل فرهنگ ایرانی بهحساب میآید. نقالی تنها گفتن یک داستان نیست؛ پلی است میان نسلها برای پاسداشت ارزشها، پندها و هویت ایرانی. اگر دنبال آشنایی با پیشینه، شیوه اجرا و جایگاه نقالی در فرهنگ ایران هستید، این مطلب از دستی بر ایران راهگشاست.
یگانگی نقالی در این است که فراتر از روایت داستان حرکت میکند و به پاسداشت زبان فارسی و دوام فرهنگ حماسی ایرانی کمک میکند.
–محسن سلیمانی
نمایش
خاستگاه نقالی در ایران
زمان پیدایش دقیق این هنر روشن نیست. در منابع تاریخی و آثاری چون شاهنامه، به آن اشارههایی شده است. برخی پیدایش نقالی را به ورود اقوام آریایی به فلات ایران پیوند میزنند و گروهی دیگر آن را پدیدهای پس از اسلام میدانند. روایتهای کهن درباره میترا، آناهیتا و سیاوش، قدمت این هنر را نشان میدهد. یونسکو نیز نقالی را بهعنوان میراث فرهنگی بشری به ثبت رسانده است.
از نقالی ایرانی تا بازخوانی شاهنامه
از گذشتههای دور، نقل و قصهگویی در شبهای بلند زمستان و ماه رمضان در میان ایرانیان رواج داشت. نقالان و روایتگران با آواز و شعر، داستانهایی از ابومسلم، سمک عیار و دارابنامه را بازگو میکردند. ماندگاری بسیاری از آثار ادبی همچون سرودههای فردوسی، مولانا، نظامی، جامی و سعدی، وامدار تلاش نقالان است.
کمکم میدان روایت به منابع متنوعتری گسترش یافت؛ بااینحال، نقالی شاهنامه بیش از دیگر داستانها در دلها جا گرفت. این شیوه با تاریخچه قهوهخانهها در ایران گره خورده است. میان همه روایتها، «رستم و سهراب» جایگاهی ویژه یافت تا جاییکه نقالی در قهوهخانه به «کشتن سهراب» شهرت داشت.
شاهنامهخوانی ریشه در آیینها و سنتهای ایرانی دارد و کانون آن آرامگاه فردوسی است. امروز نیز محافل شاهنامهخوانی در آنجا برپا میشود و دوستداران بسیاری از نقاط مختلف جهان را به جشنوارههای هنر ایرانی، بهویژه نقالی، جذب میکند.
ویژگیهای نقالها

نقالان نگهبان داستانهای بومی و حماسی و موسیقی سنتی بودهاند. پوشششان اغلب پیراهن سفید یا لاجوردی، جامه بلند، کت، کفشهای سنتی (چاروق) و شال درویشی (رشمه) بود و در قهوهخانهها هنرنمایی میکردند. گاهی کلاههای دیرین و جامهای شبیه زره بر تن میکردند تا صحنههای جنگ و روایتهای پهلوانی را جان ببخشند.
سنجش سرگذشت پهلوانان با زیست امروز مردم، افسانهها را زنده نگه میداشت. برای جذب مخاطب، نقالان اجراهایشان را با حرکتهای متناسب با داستان همراه میکردند. از خصیصههای نقال ایرانی میتوان به این موارد اشاره کرد:
- انتقال روایتهای کهن از نسلهای پیشین به همروزگاران خود؛
- همراه داشتن طومارهایی ویژه از داستانهای منثور؛
- جایگاه اجتماعی ارجمند بهعنوان هنرمند روایتگر؛
- توانایی کمنظیر در فصاحت، بلندخوانی و بداههگویی؛
- توان تصویرسازی ذهنی پرقدرت برای مخاطب؛
- استادی در اجرای چابک همراه با اغراقهای نمایشی؛
- بهکارگیری عصای نمادین یا چوبدستی آذینشده برای تقلید تیر و تیغ؛
- برگزاری اجراها در فضاهای مسقف، بهویژه قهوهخانهها؛
- تسلط بر نقل از طومارها و حفظ گونههای متنوع روایت.
نقالی و روایتگری بانوان ایرانی
قصهگویی از دیرباز با صدای زنان ایرانی آمیخته است؛ نخستین قصههای زندگی بسیاری از ما از زبان مادران شنیده شده. بر پایه شواهد تاریخی و فرهنگی، نخستین بانوی نقال ایرانی «شهرزاد» شناخته میشود و دومین، «بُتِ مهربان» همسر فردوسی.
هرچند آغاز راه با زنان بود، اما بهدلیل پارهای محدودیتهای اجتماعی، حضور مردان در عرصه عمومی پررنگتر شد و نقالی به قهوهخانه راه یافت؛ فضایی که فرهنگی مناسب بانوان شمرده نمیشد. با این حال، زنان در فضاهای خصوصی روایتگری را ادامه دادند و امروز شاهنامهخوانان برجستهای در میانشان دیده میشود. به این ترتیب، بانوان نقشی مهم در تداوم این هنر کهن داشتهاند؛ پیوندی دلنشین میان هنر و فرهنگ ایران که دوستداران بسیار دارد.
نقالی ایرانی و اپرای اروپایی
میتوان میان نقالی ایرانی و برخی هنرهای نمایشی اروپا، همچون اپرا، مشابهتهایی دید. اپرا در شاخه موسیقی و تئاتر قرار میگیرد و با اینکه رویکردی موسیقایی به روایت دارد، از نظر شیوه اجرا و شمار اجراکنندگان با نقالی تفاوت دارد.
اگر دل به ایرانگردی و شناخت فرهنگ ایرانی میدهید، پیوستن به محافل نقالی و شاهنامهخوانی را از دست ندهید. این هنر در مکانهای گوناگون، بهخصوص جشنوارهها، اجرا میشود. افزون بر آن، قهوهخانههای سنتی بسیاری در سراسر ایران هست که دیوارهایشان با صحنههای روایتهای کهن آراسته شده است؛ هر یک داستانی برای گفتن دارد و شما را به جهانی منحصربهفرد میبرد.
پرسشهای متداول دربارهٔ آیین تعزیه
تعزیه در چه محلهایی برگزار میشود؟
🕌 جایگاه سنتی اجرای تعزیه «تکیه» است (مانند تکیه دولت تهران). امروزه در حسینیهها و فضاهای باز شهری نیز اجرا برپا میشود.
چرا تعزیه را «شبیهخوانی» یا «شبیهگردانی» میگویند؟
🎟️ زیرا بازیگران نقش «شبیه» شخصیتهای اصلی را بر عهده میگیرند (مثلاً امام حسین و یاورانش) و رخداد تاریخی را بازآفرینی میکنند.
آیا تعزیه فقط با موضوع عاشورا اجرا میشود؟
✨ گرچه امروز محور اصلی تعزیه وقایع کربلاست، در گذشته روایتهای حماسی-مذهبی دیگری مانند داستان حضرت ابراهیم یا شهادت امام علی نیز اجرا میشد.



