اهواز در آینه شهرنگاریهای امید فاضلی
امید فاضلی در آثار خود از شهرنگاری به عنوان یک ابزار هنری برای بررسی ارتباط انسان با فضای شهری استفاده میکند. شهرنگاری های فاضلی؛ ترکیبی از نقاشی معاصر و مفاهیم جامعهشناختی است. او از فضای شهری و تحولات آن برای بیان وضعیتهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی استفاده میکند.
احمد عبدالحسینسان، پژوهشگر و فعال حوزه کتاب در یادداشتی نوشت: شهرنگاری در سده بیستم و بیست و یکم به یکی از مهمترین شیوههای مقاومت در برابر فراموشی جمعی، تخریب شتابزده، و محو خاطرات شهری بدل شده است. بسیاری از نقاشان سرشناس در اروپا، آمریکا، کانادا و استرالیا با ثبت مناظر زیست شهری، خیابانها، محلهها و فضاهای در حال دگرگونی؛ به عنوان «مورخ بصری شهر» نقش مهمی در حفظ حافظه تاریخی شهرها ایفا کردهاند و آثارشان نهتنها در موزهها و نمایشگاههای معتبر، بلکه در مطالعات شهری و تاریخ معاصر نیز مورد توجه قرار گرفته است.
در آمریکا، ادوارد هاپر با نقاشیهای ماندگار خود از نیویورک، تجربه زیسته شهر مدرن را در قالب فضاهای خلوت، نورهای مصنوعی و تنهایی انسان شهری ثبت کرد. منتقدان، آثار او را حافظه احساسی نیویورک قرن بیستم دانستهاند؛ حافظهای که بسیاری از بناها و فضاهایش دیگر وجود ندارند. در بریتانیا، لئون کوسوف و فرانک اورباخ با تمرکز بر لندن پس از جنگ جهانی دوم، خیابانها و ساختمانهای در حال بازسازی را به تصویر کشیدند و از نگاه تاریخنگاران شهری، نوعی سوگواریِ تصویری برای شهری زخمی و در حال تغییر خلق کردند. در آلمان، گرهارد ریشتر با مناظر شهری مبهم و عکسنقاشیهایش، به مسئله حافظه، تاریخ و فراموشی جمعی در شهرهای آلمان پس از جنگ پرداخت.
شهرهای بیچهره او در نمایشگاههای مهم اروپا و آمریکا بهعنوان نمونهای شاخص از مواجهه هنر معاصر با تاریخ شهری تحلیل شدهاند. در کانادا، هنرمندانی چون مایکل اسنو با پرداختن به فضاهای شهری تورنتو، تغییرات ساختاری و تجربه زیستن در شهر معاصر را ثبت کردند؛ آثاری که منتقدان آنها را بخشی از حافظه بصری شهرهای کانادا میدانند. در استرالیا، جفری اسمارت با نقاشیهای دقیق و شاعرانه از سیدنی و ملبورن و همچنین شهرهای اروپایی، فضاهای حاشیهای، بزرگراهها و معماریهای مدرن را به تصویر کشید. آثار او اغلب بهعنوان نقدی آرام اما عمیق بر شهر مدرن و اسنادی فرهنگی از تجربه شهری اواخر قرن بیستم ستایش شدهاند. نمایشگاههای متعددی در موزههایی چون موما نیویورک، تیت مدرن لندن و مرکز پمپیدو پاریس به شهرنگاری و حافظه شهری اختصاص یافتهاند. در این کشورها، چنین آثاری نهتنها از منظر زیباییشناسی، بلکه در چارچوب مطالعات شهری، تاریخ معاصر و سیاستهای فرهنگی مورد توجه قرار میگیرند.
نقاشی شهری در این فضاها بهعنوان مکمل اسناد معماری و متون تاریخی شناخته میشود. از منظر شهرخوانی، این آثار امکان خواندن لایههای پنهان شهر را فراهم میکنند: حذف و جایگزینی فضاها، تغییر سبک زندگی و تجربه عاطفی ساکنان. نقاشی شهری، برخلاف عکس مستند، واجد تفسیر شخصی و تجربه زیسته هنرمند است و به همین دلیل، حافظهای انسانی و عاطفی از شهر ارائه میدهد.
در دو دهه اخیر، نقاشیهای مناظر شهری و شهرنگاریها به یکی از سریعالرشدترین و امنترین بخشهای بازار هنر معاصر تبدیل شدهاند. آثاری که زمانی صرفاً «ثبت شهر» تلقی میشدند، امروز بهعنوان اسناد کمیاب حافظه شهری قیمتگذاری میشوند. آثار ادوارد هاپر با موضوع نیویورک، که در دهههای نخست با چند هزار دلار خریدوفروش میشدند، امروز به قیمتهایی بین ۳۰ تا بیش از ۱۰۰ میلیون دلار رسیدهاند. نقاشیهای شهرمحور لئون کوسوف و فرانک اورباخ از لندن پساجنگ، در ۳۰ سال گذشته رشدی چندصددرصدی داشته و از چند ده هزار پوند به چند میلیون پوند رسیدهاند.
آثار شهرنگارانه جفری اسمارت (سیدنی و ملبورن) در استرالیا، که تا دهه ۱۹۸۰ نسبتاً کمارزش تلقی میشدند، امروز از گرانترین آثار هنر مدرن استرالیا محسوب میشوند. حتی آثار معاصرتر شهرنگار، در صورت تمرکز بر «شهر در حال زوال یا تغییر»، بهطور میانگین سریعتر از بازار کلی نقاشی رشد قیمت داشتهاند.
در جهان پرشتاب امروز، شهرها هر روز چهره عوض میکنند و حافظه جمعی در زیر لایههای تازهی آسفالت، نوسازی و فراموشی؛ پنهان میشود. در چنین فضایی، هنر میتواند همانند آیینهای زنده، ردّ خاطره و زیست انسان شهری را نگه دارد. نمایشگاه تازه استاد امید فاضلی در گالری مُحام از همین جنس است: تلاشی برای ثبت حس و حال شهر و مردمانش در لحظهای میان یاد و فراموشی. فاضلی که پیشتر با پرترههای دقیق و منظرهنگاریهای پرحس خود شناخته میشد، این بار شهر را به مثابه چهرهای زنده نقاشی کرده است؛ شهری که در آن بناها، خیابانها و نور غروب، همچون چهره انسان، خاطره و احساس در خود دارند. در بومهای او، اهواز نه فقط فضاهای فیزیکی، که روایتهایی مردمنگارانهاند؛ هر خط و رنگ از گفتگوی انسان با محیط، از خاطرات محلهها و از حافظه جمعی سخن میگوید. این نگاه، از جنس مردمنگاری است: ثبت زندگی روزمره، روایت نانوشته شهر و انسان.
در تاریخ هنر جهان نیز چنین نگاه مردمنگارانهای در نقاشی شهری، پیشینهای درخشان دارد. در آمریکا، ادوارد هاپر، با نگاهی شاعرانه، سکوت و تنهایی شهرهای مدرن را به تصویر کشید و چهره روانی زندگی شهری را ثبت کرد.
بن آرونسون، در دهههای اخیر، با نگاهی مدرنتر، پویایی و نور شهرهای بزرگ را در آثار خود جاودانه ساخت. والری لارکو با نقاشی از محلههای در حال زوال در برانکس، بهنوعی حافظه فرهنگی و معماری حاشیههای شهری را ثبت کرد، درست همان کاری که فاضلی در بافتهای قدیمی اهواز انجام داده است و تام کریستوفر، با خیابانهای پرتحرک و انسانمحور خود، روح تپنده کلانشهر را به نمایش گذاشت.
برگزاری نمایشگاه جذاب لعنتی در گالری مُحام تلاشی است برای حفظ خاطره شهر، برای ایستادن در برابر فراموشی، و برای یادآوری این حقیقت که هر خیابان، تکهای از تاریخ انسانی ماست. استاد امید فاضلی در نمایشگاه «جذاب لعنتی»، روایتی شهرنگارانه از اهواز قدیم را هنرمندانه بر بوم های نقاشی، ترسیم کرده و یک تنه در برابر رنگ باختن حافظه و زوال خاطره جمعی؛ ایستاده است.
در نمایشگاههای نقاشی مناظر شهری، هنرمند معمولاً تلاش میکند تا مناظر شهری معاصر را از زاویهای خاص و با استفاده از تکنیکهای هنری منحصر به فرد خود به تصویر بکشد. در استانبول و دیگر شهرهای بزرگ ترکیه، نمایشگاههای متعددی در زمینه نقاشی مناظر شهری برگزار میشود که به توصیف تغییرات اجتماعی و اقتصادی شهرها میپردازند. هنرمندانی چون هامیوش آیدین (Hamiyet Aydın) و دیگران با استفاده از نقاشی، آثار زیبایی در مورد شهریسازی و تأثیر آن بر زندگی روزمره به نمایش گذاشتهاند.
در دبی، ابوظبی و شهرهای دیگر امارات متحده عربی، به ویژه در دهههای اخیر، هنرمندان نقاشیهایی از مناظر شهری و معماری مدرن این شهرها که نماد تحولات سریع در حوزه شهری و تکنولوژیکی هستند، به نمایش گذاشتهاند.
نمایشگاههای هنر معاصر در گالریهایی مانند گالری آلمارا و گالری سادات میزبان آثار هنرمندان مختلفی در زمینه مناظر شهری هستند. در مصر، هنرمندانی که آثارشان به موضوعات شهری و شهرنگاری میپردازد، در گالریهای مختلف قاهره مانند گالری مصری و گالری زها نمایشگاههایی را برگزار میکنند. نقاشیهای آنها به بررسی تأثیر توسعه شهری بر تاریخ و فرهنگ مصر میپردازد، بهویژه در مواجهه با چالشهای شهری مدرن و توسعه سریع. در ایران نیز؛ پیش تر؛ هنرمندانی چون جعفر روستایی و سعید صادقی به بررسی ابعاد مختلف شهریسازی و تحولات اجتماعی و فرهنگی در ایران پرداختهاند.
این هنرمندان غالباً در نمایشگاههای انفرادی خود، تهران و دیگر شهرهای ایران را به عنوان سوژههای اصلی آثارشان برگزیدهاند. امید فاضلی در آثار خود از شهرنگاری به عنوان یک ابزار هنری برای بررسی ارتباط انسان با فضای شهری استفاده میکند. شهرنگاری های فاضلی؛ ترکیبی از نقاشی معاصر و مفاهیم جامعهشناختی است. او از فضای شهری و تحولات آن برای بیان وضعیتهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی استفاده میکند. به همین دلیل، نمایشگاه او میتواند محلی برای اندیشیدن در مورد شهر و زندگی شهری باشد.
انتهای پیام/


