زندگینامه ماری کوری
ماری کوری یک دانشمند فیزیکدان و شیمیدان اهل لهستان بود. او به عنوان اولین زنی شناخته میشود که جایزه نوبل را دریافت کرده است و همچنین تنها فردی است که دو بار این جایزه را در زمینههای مختلف علمی برده است. در این مقاله، با زندگی و دستاوردهای علمی ماری کوری بیشتر آشنا خواهیم شد. […]
ماری کوری یک دانشمند فیزیکدان و شیمیدان اهل لهستان بود. او به عنوان اولین زنی شناخته میشود که جایزه نوبل را دریافت کرده است و همچنین تنها فردی است که دو بار این جایزه را در زمینههای مختلف علمی برده است. در این مقاله، با زندگی و دستاوردهای علمی ماری کوری بیشتر آشنا خواهیم شد.
زندگی نامه ماری کوری:
ماریا اسکودوسکا کوری در تاریخ ۷ نوامبر ۱۸۶۷ در شهر ورشو در لهستان متولد شد. او پنجمین فرزند خانوادهای بود که والدینش به نامهای برانیسلاو و وادیسلاو اسکودوسکی مشهور بودند.
در خانواده ماری، همچنین برادران و خواهران بزرگتری نیز وجود داشتند. خواهران و برادران بزرگتر او به ترتیب سن زوفیا، جوزف، برانیسلاوا و هلنا نام داشتند.
خانواده مادر و پدر ماری در زمانی که لهستان در حال به دست آوردن استقلال بود و قیام میهنپرستان لهستان رخ میداد (در سالهای ۱۸۶۳ تا ۱۸۶۵)، ثروت و اموال خود را از دست دادند. به همین دلیل، ماری و برادران و خواهرانش در دوران سختی زندگی میکردند.
پدربزرگ ماری از طرف پدر، جوزف اسکودوسکا، مدیر یک مدرسه در شهر لوبلین بود. نویسنده معروف ادبیات لهستان به نام بولسلاو پروس نیز در همان مدرسه تحصیل میکرد.
پدر ماری کوری در ورشو مدیر دو مدرسه راهنمایی بود. او همزمان درس ریاضی و فیزیک را نیز در مدرسه تدریس میکرد. در زمانی که مقامات روسیه دستور دادند آزمایشگاهها از مدارس لهستانی حذف شوند، پدر ماری بسیاری از تجهیزات آزمایشگاهی را به خانه آورد و به فرزندانش آموخت چگونه از آنها استفاده کنند.
ماری کوری هفت سالگی خواهر بزرگتر خود را و در ده سالگی مادر خود را از دست داد. پس از آن، نظامیان روس پدر ماری را به دلیل نگرانیهای میهنپرستانه اخراج کردند و او را مجبور به کارهای با درآمد کمتر کردند. به دلیل یک سرمایهگذاری بد، خانواده ثروت خود را از دست داد و مجبور شد خانه خود را به اقامتگاه پسران تبدیل کند.
مادر ماری نیز مدیر یک مدرسه شبانهروزی معروف برای دختران بود. اما پس از تولد ماری، او استعفا داد. وقتی ماری هفت ساله بود، بزرگترین خواهرش به بیماری تیفوس مبتلا شد و درگذشت. سه سال بعد، مادر ماری نیز بر اثر بیماری سل درگذشت. پدر ماری معتقد به خداناباوری بود و مادرش معتقد به کاتولیک بود. مرگ مادر و خواهر باعث شد که ماری از عقاید کاتولیک دست بکشد و به ندانمگرایی متمایل شود.
وقتی ماری ۱۰ ساله بود، به یک مدرسه شبانهروزی رفت و در تاریخ ۱۲ ژوئن ۱۸۸۳ با کسب مدال طلا از مدرسه دخترانه فارغالتحصیل شد. پس از فارغالتحصیلی، او افسردگی کرد و با خویشاوندان پدر خود در حومه شهر زندگی کرد. سال بعد را در ورشو با پدرش سپری کرد و در آنجا به تدریس خصوصی مشغول شد.
در زمان نوجوانی ماری کوری، زنان اجازه ورود به دانشگاه را نداشتند. از این رو ماری و خواهرش، برانیسلاو، بهصورت مخفیانه وارد دانشگاه “فلایینگ” شدند. این دانشگاه یک موسسه آموزش عالی ملیگرای لهستان بود که در آن زمان زنان به عنوان دانشجو پذیرفته نمیشدند. آنها در زمان ارائه درسها، در جلسات خصوصی با دانشجویان دیگر شرکت میکردند و به این ترتیب تحصیلات خود را ادامه میدادند.
ماری در دانشگاه تحصیلات خود را در رشته فیزیک و ریاضیات ادامه داد و در زمینه پژوهشهای علمی نیز فعالیت میکرد. او به خصوص به مطالعه در زمینه پدیدهی پرتوزاوی و اشعهی خاکستری علاقهمند بود. در سال ۱۸۹۵ ماری به مدرک لیسانس فیزیک در دانشگاه “فلایینگ” دست یافت.
در همان سال، ماری با پیرمردی به نام پیر کوری آشنا شد که در زمینه پژوهشهای علمی فعال بود. آنها در سال ۱۸۹۸ ازدواج کردند. پس از ازدواج، ماری نام خود را به ماری کوری تغییر داد و به همراه همسرش به پاریس رفتند.
در پاریس، ماری تحصیلات خود را در دانشگاه سوربون ادامه داد و به مطالعهی پدیدهی رادیواکتیویته پرداخت. در سال ۱۹۰۳ ماری به همراه همسرش نوبل فیزیک را برای کشف عنصر پلونیم دریافت کرد. این اولین نوبل ماری بود و او اولین زنی بود که این جایزه را دریافت کرد.
در سال ۱۹۱۱، ماری به همراه هنری بکرل دریافت نوبل شیمی برای کشف عنصر رادیم را کسب کرد. او تنها زنی بود که هم نوبل فیزیک و هم نوبل شیمی را دریافت کرده بود. این دو نوبل تنها جوایز نوبلی بودند که ماری دریافت کرد، اما او به دلیل فعالیتهای علمی خود در زمینه پژوهشهای رادیواکتیویته به عنوان یکی از برترین دانشمندان تاریخ شناخته میشود.
ماری کوری در سال ۱۹۳۴ به علت بیشازحد تماس با مواد رادیواکتیو به بیماری پرتوزایی مبتلا شد و در سال ۱۹۳۸ درگذشت. او در آرامگاه پانتئون در پاریس به خاک سپرده شد.
ماری، در زمانی که به عنوان معلم خصوصی برای یک خانواده ثروتمند کار میکرد، علاقهمندی به پسر این خانواده به نام کاژیمیش زوراسکیس ابراز میکرد. کاژیمیش بعدها به عنوان یک ریاضیدان بزرگ شناخته شد. اما خانواده کاژیمیش با ازدواج او با ماری مخالفت کرد و کاژیمیش هم نتوانست به خلاف میل خانواده عمل کند. هرچند که رابطه عاطفی بین آن دو شکل نگرفت، اما محبت ماری نسبت به کاژیمیش همچنان باقی ماند. به طوری که در سن کهنسالی، ماری همچنان در کنار مجسمهای از کوری در موسسه رادیوم در ورشو نشسته بود و به آن تامل میکرد.
در اوایل سال ۱۸۸۹، ماری به ورشو، شهری که پدرش در آنجا زندگی میکرد، بازگشت. در ابتدای سال ۱۸۹۰، برانیسلاو ماری را به پاریس دعوت کرد، اما ماری این دعوت را رد کرد؛ زیرا نمیتوانست شهریه دانشگاه را تأمین کند. ماری حدود یک سال و نیم زمان نیاز داشت تا منابع مالی مورد نیاز را جمع کند؛ البته، پدرش هم او را در این راه کمک کرد. در طول این مدت، ماری به مطالعه و خودآموزی مشغول بود.
سپس ماری در اواخر سال ۱۸۹۱ به عنوان آموزگار شاغل شد. در همان سال، در یک آزمایشگاه شیمی در موزه صنعت و کشاورزی در نزدیکی شهر ورشو، تحصیلات علمی خود را آغاز کرد. این آزمایشگاه توسط پسرعموی ماری اداره میشد، که قبلاً در سنت پترزبورگ با دمیتری مندلیف، یک شیمیدان معروف روسی و پایهگذار جدول تناوبی عناصر شیمیایی، همکاری کرده بود.
در اواخر سال ۱۸۹۱، ماری از لهستان به فرانسه رفت. در لهستان به او ماریا میگفتند؛ اما در پاریس، ماری نامیده شد و با همین نام شناخته شد. ماری برای مدتی نزد خواهرش زندگی کرد و سپس یک اتاق را در نزدیکی دسالنا میگرداند. او در آزمایشگاه پیر و مشهوری به نام ژنوویر کوری ملاقات کرد و به عنوان دانشجوی تحقیقاتی به او پیوست. در ادامه، ماری به تحقیق در زمینه پرتوزایی می پرداخت و به خاطر کشف عنصر پلونیم و رادیوم به شهرت رسید.
در سال ۱۹۰۳، ماری و شوهرش، پیر کوری، جایزه نوبل فیزیک را برای کشف عنصر پلونیم دریافت کردند. این عنصر جدید که توسط ماری نامگذاری شد، خاصیتهای پرتوزا را داشت و برای تشخیص و درمان سرطان استفاده میشد. ماری در سال ۱۹۱۱ نیز جایزه نوبل شیمی را برای کشف رادیوم دریافت کرد.
ماری کوری در طول زندگی خود با چالشهای فراوانی روبرو شد. او به دلیل برخورد مکرر با مواد پرتوزا به مشکلات بهداشتی برخورد و در سال ۱۹۳۴ به علت اثرات جانبی پرتوزایی درگذشت. با این حال، میراث علمی و کشفهای او همچنان در حوزه رادیواکتیویته و علم شیمی اهمیت دارد و تأثیر بزرگی در پیشرفت علم داشته است.
ماری کوری به عنوان یک دانشمند علمی، با تحقیق دربارهٔ خواص مغناطیسی فولادهای مختلف، در پاریس شروع به کار کرد. این تحقیقات به درخواست «انجمن مشوق صنعت ملی» انجام میشد.
در سال ۱۸۹۴، پیر کوری وارد زندگی ماری شد. علاقهٔ مشترک آنها به علوم طبیعی باعث نزدیک شدن آنها به یکدیگر شد. پیر کوری در یک مدرسهٔ تحصیل عالی در پاریس به عنوان معلم شیمی و فیزیک فعالیت میکرد. او به ماری و پیر کوری را معرفی کرد. ماری به دنبال یک آزمایشگاه بزرگتر بود و به همین دلیل پیر کوری را به او معرفی کرد؛ زیرا میدانست که پیر میتواند به او کمک کند.
همکاری نزدیک ماری و پیر باعث شد که احساساتی بین آنها شکل بگیرد. در نهایت، پیر از ماری خواستگاری کرد، اما در ابتدا ماری پذیرفتنی نبود؛ زیرا برنامهٔ بازگشت به لهستان را داشت. با این حال، پیر کوری پیشنهاد داد با ماری به لهستان برود، حتی اگر برای تامین معاش فقط زبان فرانسوی را تدریس کند.
در تابستان سال ۱۸۹۴، ماری به ورشو برای دیدار خانواده خود رفت. ماری امیدوار بود که در لهستان در زمینهٔ علاقهمندی خود فعالیت کند، اما دانشگاه کراکوف به دلیل جنسیتش او را رد کرد. به نامهٔ پیر کوری که دربارهٔ ادامهٔ تحصیلات دکتری در پاریس بود، ماری پاسخ مثبت داد.
با اصرار ماری، پیر کوری تحقیقات خود را در زمینهٔ مغناطیس ادامه داد و در سال ۱۸۹۵ مدرک دکتری خود را دریافت کرد. همچنین پیر توانست به عنوان استاد فعالیت کند. یکی از طعنههایی که به پیر کوری میزنند این است که میگویند ماری اسکودوسکا «بزرگترین کشف پیر» بود.
در تاریخ ۲۶ ژوئیه ۱۸۹۵، ماری و پیر در شهر سو در جنوب پاریس ازدواج کردند. آنها مراسم مذهبی برای عروسی خود را برگزار نکردند و بهجای آن، ماری یک روپوش آبی تیره پوشید که میتوانست در آینده بهعنوان لباس کار آزمایشگاهی استفاده کند.
ماری و پیر علاقهمند به دوچرخهسواری بودند و همچنین سفرهای خارج از کشور را دوست داشتند که باعث نزدیکتر شدن آنها به یکدیگر شد. پیر برای ماری، علاقهمندی تازهای بود و او را به عنوان شریک و همکار علمی قابل اعتماد میدید.
در سال ۱۸۹۷، دختری به نام ایرن به دنیا آمد. ماری به منظور کمک به خانوادهاش، در دانشگاه مدرسه عالی نرمال تدریس کرد. در سال ۱۹۰۰، ماری به عنوان اولین زن عضو هیئت علمی دانشگاه مدرسه عالی نرمال شد و همسرش نیز به هیئت علمی دانشگاه پاریس پیوست. در سال ۱۹۰۲، پدر ماری درگذشت و او به لهستان سفر کرد تا زادگاه خود را ببیند.
در ژوئن ۱۹۰۳، ماری مدرک دکتری خود را از دانشگاه پاریس گرفت. او با راهنمایی گابریل لیپمن، یک فیزیکدان و مخترع فرانسوی-لوکزامبورگی، این مدرک را کسب کرد. ماری در دسامبر ۱۹۰۴ دختر دوم خود را به نام ایو به دنیا آورد. ماری معلمهای خصوصی لهستانی را استخدام کرد تا به دخترانش زبان لهستانی یاد دهد. همچنین او دخترانش را به لهستان همراه میبرد یا آنها را به آنجا میفرستاد.
در تاریخ ۲۶ ژوئیه ۱۸۹۵، ماری و پیر در شهر سو در جنوب پاریس ازدواج کردند. آنها مراسم مذهبی برای عروسی خود را برگزار نکردند و بهجای آن، ماری یک لباس آبی تیره پوشید که میتوانست بهعنوان لباس کار آزمایشگاهی استفاده کند.
ماری و پیر علاقهمند به دوچرخهسواری بودند و همچنین سفرهای خارج از کشور را دوست داشتند که باعث نزدیکتر شدن آنها به یکدیگر شد. پیر برای ماری، علاقهمندی تازهای بود و او را به عنوان شریک و همکار علمی قابل اعتماد میدید.
در سال ۱۸۹۷، دختری به نام ایرن به دنیا آمد. ماری به منظور کمک به خانوادهاش، در دانشگاه مدرسه عالی نرمال تدریس کرد. در سال ۱۹۰۰، ماری به عنوان اولین زن عضو هیئت علمی دانشگاه مدرسه عالی نرمال شد و همسرش نیز به هیئت علمی دانشگاه پاریس پیوست. در سال ۱۹۰۲، پدر ماری درگذشت و او به لهستان سفر کرد تا زادگاه خود را ببیند.
در ژوئن ۱۹۰۳، ماری مدرک دکتری خود را از دانشگاه پاریس گرفت. او با راهنمایی گابریل لیپمن، یک فیزیکدان و مخترع فرانسوی-لوکزامبورگی، این مدرک را کسب کرد. ماری در دسامبر ۱۹۰۴ دختر دوم خود را به نام ایو به دنیا آورد. ماری معلمهای خصوصی لهستانی را استخدام کرد تا به دخترانش زبان لهستانی یاد دهد. همچنین او دخترانش را به لهستان همراه میبرد یا آنها را به آنجا میفرستاد.
در تاریخ ۱۹ آوریل سال ۱۹۰۶، پیر کوری در یک سانحه جادهای کشته شد. او زمانی که از خیابان «رو دافین» رد میشد، زیر باران شدید، با یک درشکه برخورد کرد و جمجمهاش در زیر چرخهای درشکه شکسته شد و در همانجا درگذشت. مرگ شوهرش باعث فروپاشی روانی کامل ماری شد. در تاریخ ۱در تاریخ ۱۹ آوریل سال ۱۹۰۶، پیر کوری در یک تصادف جادهای کشته شد. او در حالی که زیر بارش باران شدید از خیابان “رو دافین” عبور میکرد، با درشکهای برخورد کرد و جمجمهاش تحت چرخهای درشکه شکسته شد و در جای رخداد فوت کرد. مرگ شوهرش باعث فروپاشی روانی کامل ماری شد.
در تاریخ ۱۳ مه سال ۱۹۰۶، گروه فیزیک دانشگاه پاریس به ماری پیشنهاد کرد تا مقام استادی فیزیک را دریافت کند. او این پیشنهاد را پذیرفت با امیدواری که به یاد پیر، یک آزمایشگاه جهانی برای تحقیقات علمی بوجود آورد. ماری اولین زنی بود که به عنوان استاد در دانشگاه پاریس شغل یافت.
ماری، یک دانشمند مشهور بود که در فرانسه فعالیت میکرد. اما نگرش عمومی نسبت به او بسیار بیگانههراسان بود و به اشتباه اعتقاد میشد که او یک یهودی است. دختر ماری درباره تبعیضی که او در مورد جایزه فرانسوی تجربه کرده بود صحبت کرد. در ابتدا، او به عنوان یک خارجی بیارزش در نظر گرفته میشد، اما وقتی جایزه نوبل را دریافت کرد، به عنوان یک قهرمان فرانسوی تحسین شد.
در سال ۱۹۱۱، مشخص شد که ماری یک سال است که با یک دانشجوی سابق به نام پیر کوری رابطه عاشقانه دارد. این خبر باعث شد رسانهها او را به عنوان یک یهودی خارجی و نابودکننده خانه معرفی کنند. ماری با دیدن اعتراضها و خشم مردم در مقابل خانهاش، به خانه دوستش پناه برد.
همچنین در همان سال ۱۹۱۱، ماری به دلیل افسردگی و ناراحتی به بیمارستان رفت. در بیشتر سال ۱۹۱۲، او از حضور در جمعهای عمومی خودداری کرد و وقت خود را با دوستش در انگلستان گذراند. پس از یک توقف ۱۴ ماهه، در ماه دسامبر به آزمایشگاه خود بازگشت.
ماری در سال ۱۹۱۳ به لهستان سفر کرد و در ورشو به استقبال گرفته شد، اما مقامات روس بیشتر او را نادیده گرفتند.
در سال ۱۹۲۳، ماری کوری زندگینامه همسر درگذشتهاش را نوشت و با عنوان “پیر کوری” منتشر کرد. او تا آخر عمر با هیچکس دیگری ازدواج نکرد.
ماری و مواد رادیواکتیو
تحقیقات ماری کوری درباره پرتوهای رادیواکتیو از سال ۱۸۹۶ آغاز شد. در آن زمان کشف شد که اورانیوم پرتوهای با قدرت نفوذ بالا را تابع میشود و این پرتوها به منبع انرژی خارجی وابسته نیستند. با توجه به این کشف مهم، ماری کوری تصمیم گرفت به مطالعه پرتوهای اورانیوم بپردازد.
ماری کوری دریافت کرد که وقتی نمونههای اورانیوم در تماس با هوا قرار میگیرند، پرتوها اطرافشان را رسانای جریان الکتریسیته میکنند. او متوجه شد که این پدیده فقط به مقدار اورانیوم موجود بستگی دارد و نه به فعالیت ترکیبات اورانیوم. او فرض کرد که این تابش ناشی از تأثیر مولکولها روی یکدیگر نیست، بلکه از خود اتم اورانیوم به وجود میآید. این فرض اهمیت زیادی در رد فرضیه نامرئی بودن اتمها داشت.
ماری و پیر کوری دسترسی به آزمایشگاه اختصاصی نداشتند و بیشتر در یک سولهای نزدیک به دانشگاه کار میکردند که به عنوان آزمایشگاه تغییر کاربری یافته بود. قبلاً این سوله یک اتاق برای کالبدشکافی در مدرسه پزشکی بود و هیچ تهویه هوایی نداشت و حتی ضدآب هم نبود.
ماری و پیر از ضررهای ناشی از تماس مداوم با مواد رادیواکتیو آگاهی نداشتند و بدون استفاده از تدابیر ایمنی با این مواد کار میکردند. دانشگاه از تحقیقاتشان حمایت نمیکرد، اما ماری موفق شد از شرکتهای فلزی و معدنی و سازمانهای مختلف حمایت مالی بگیرد.
ماری تحقیقات خود را در جستجوی مواد رادیواکتیو ادامه داد و در سال ۱۸۹۸ فهمید که عنصر “توریوم” نیز رادیواکتیو است. پیر کوری به شدت به کار ماری علاقهمند شد و در میانهٔ سال ۱۸۹۸ تصمیم گرفت کار خود را روی کریستالها رها کند و به تحقیقات ماری بپیوندد. ماری کاملاً متوجه اهمیت انتشار سریع این کشف بود و آن را در اولویت قرار داد.
ماری کوری و همسرش، پیر کوری، تحقیقات فراوانی در زمینه رادیواکتیویته و عناصر رادیواکتیو انجام دادند. آنها به ترتیب، عناصر توریوم، پولونیوم و رادیوم را کشف کردند.
ماری در سال ۱۸۹۸ متوجه شد که مواد معدنی به نام پیچبلند و کالکولیت بیشتر از اورانیوم تابش دارند. او در مقاله خود بیان کرد که این مواد معدنی ممکن است حاوی عنصری با فعالیت بسیار بالاتر از اورانیوم باشند. اما این جمله در آن زمان توجه کافی را به خود جلب نکرد.
در تاریخ ۱۴ آوریل ۱۸۹۸، ماری و پیر یک نمونه ۱۰۰ گرمی از پیچبلند را برداشت کردند و آن را ساییدند. آنها در آن زمان نمیدانستند که دنبال چیزی هستند که برای یافتنش به تعداد زیادی سنگ معدن نیاز دارند.
سپس در جولای ۱۸۹۸، ماری و پیر مقالهای را منتشر کردند و وجود عنصری به نام پولونیوم را اعلام کردند. آنها این عنصر را به افتخار وطن خود، لهستان، نامگذاری کردند. در دسامبر ۱۸۹۸، آنها همچنین وجود رادیوم را اعلام کردند و این عنصر را براساس واژه لاتین “پرتو” نامگذاری کردند. آنها با استفاده از این عناصر، واژه “رادیواکتیویته” را ابداع کردند و برای خود نامگذاری کردند.
ماری و پیر سعی کردند عناصر پولونیوم و رادیوم را در حالت خالص به دست آورند. کشف پولونیوم نسبتاً آسان بود، اما رادیوم سختی بیشتری بود. آنها در سال ۱۸۹۸ توانستند رادیوم را شناسایی کنند، اما به جرمهای قابل توجهی از آن دست نیافتند. در سال ۱۹۰۲، آنها موفق به جداسازی یک دهم گرم رادیوم کلرید از تن پیچبلند شدند. سرانجام در سال ۱۹۱۰، ماری توانست رادیوم خالص را جدا کند.
با این کشفها، ماری و پماری کوری در سال ۱۸۹۸ یک مقاله شرحی در مجله “آکادمی” (Academie) منتشر کرد، که در تاریخ ۱۲ آوریل ارسال شد. اما او دریافت که دو ماه قبل، یک شیمیدان آلمانی به نام گرهارد کارل اشمیت (Gerhard Carl Schmidt) کشف رادیواکتیویته عنصر توریوم را اعلام کرده بود و به او نسبت داده شده بود.
ماری در مورد دو ماده معدنی به نام پیچبلند و کالکولیت تحقیق کرد و متوجه شد که آنها به طور قابل توجهی بیشتر از اورانیوم تابش دارند. اما در مقاله خود، جملهای که بیان کرد، توجه کافی را به خود جلب نکرد:
“واقعیت بسیار قابلتوجه این است که این مواد معدنی احتمالا حاوی عنصری بسیار فعالتر از اورانیوم هستند.”
ماری توصیف کرد که چقدر مشتاق برای تایید این فرضیه بود. در تاریخ ۱۴ آوریل ۱۸۹۸، ماری و همسرش پیر یک نمونه ۱۰۰ گرمی از پیچبلند یا اورانیتیت (Uraninite) را جمعآوری کردند و آن را خرد کردند. در آن زمان، آنها نمیدانستند که برای یافتن آن چیزی به مقدار زیادی سنگ معدن نیاز دارند.
ماری و پیر در ماه ژوئیه ۱۸۹۸ مقالهای مشترک منتشر کردند و وجود یک عنصر به نام پولونیوم را اعلام کردند. نام پولونیوم به افتخار وطن ماری، لهستان، انتخاب شد. در تاریخ ۲۶ دسامبر ۱۸۹۸، آنها وجود عنصری دیگر را اعلام کردند و آن را رادیوم نامگذاری کردند، که از واژه لاتین “پرتو” به معنی “ریزش” گرفته شده بود. آنها در تحقیقات خود از واژه “رادیواکتیویته” استفاده کردند و این عنصرها را کشف کردند.
برای اطمینان از کشف خود، ماری و پیر کوری سعی کردند عناصر پولونیوم و رادیوم را به صورت خالص استخراج کنند.
در سالهای ۱۸۹۸ تا ۱۹۰۲، کوریها ۳۲ مقاله علمی منتشر کردند. در یکی از این مقالهها، آنها گفتند که سلولهای سرطانی زودتر از سلولهای سالم از بین میروند وقتی به رادیوم تحت تأثیر قرار میگیرند.
در دسامبر سال ۱۹۰۳، پیر و ماری کوری جایزه نوبل فیزیک را دریافت کردند. در ژوئن سال ۱۹۰۳، این زوج به موسسه سلطنتی لندن دعوت شدند تا در مورد رادیواکتیویته سخنرانی کنند. اما به دلیل جنسیتش، ماری اجازه سخنرانی داده نشد و تنها پیر کوری این امتیاز را داشت.
در همین زمان، صنعتی جدید بر پایه رادیوم شکل گرفت. کوریها امتیازی از این صنعت پرسود کسب نکردند، زیرا کشف خود را ثبت نکردند.
در دسامبر سال ۱۹۰۳، فرهنگستان علوم سوئد جایزه نوبل فیزیک را به پیر کوری، ماری کوری و هانری بکرل اهدا کرد به خاطر تحقیقات خارق العادهای که در زمینه رادیواکتیویته انجام دادند.
اولین برندگان این جایزه پیر کوری و هانری بکرل بودند، اما پس از شکایت پیر کوری، نام ماری هم به لیست برندگان اضافه شد. بنابراین ماری کوری اولین زنی بود که جایزه نوبل را دریافت کرد.
اولاً، ماری و پیر اصلاً نمیخواستند به شخصی به استکهلم بروند تا جایزه نوبل را دریافت کنند؛ زیرا به کار خود مشغول بودند و پیر کوری همچنین تمایلی به حضور در مراسم عمومی نداشت. اما زیرا برندگان جایزه نوبل باید سخنرانی کنند، در نهایت ماری و پیر توافق کردند و در سال ۱۹۰۵ به استکهلم رفتند.
پس از دریافت جایزه نوبل، ماری و پیر توانستند با پول جایزه نوبل اولین دستیار آزمایشگاه خود را استخدام کنند. همچنین پس از این جایزه، دانشگاه ژنو به پیر کوری پیشنهاد همکاری داد و دانشگاه پاریس نیز به وی پیشنهاد کرسی استاددر سال 1903، ماری کوری، پیر کوری و هانری بکرل جایزه نوبل فیزیک را برای تحقیقات خود در زمینه رادیواکتیویته دریافت کردند. این جایزه به خاطر کشف و بررسی خواص رادیواکتیویته و عناصر رادیواکتیو اهدا شد. ماری کوری به عنوان اولین زنی که این جایزه را دریافت کرد، به تاریخ نوبل و علم معروف شد.
پس از دریافت جایزه نوبل، ماری و پیر کوری به استکهلم رفتند و در مراسم جشنی برای اهدای جایزه شرکت کردند. این مراسم توسط فرهنگستان علوم سوئد برگزار شد و در آن ماری کوری به عنوان اولین زنی که جایزه نوبل را دریافت میکند، تجلیل شد.
ماری کوری پس از دریافت جایزه نوبل، به همراه پیر کوری تحقیقات خود را در زمینه رادیواکتیویته و عناصر رادیواکتیو ادامه داد. آنها بیشتر در مورد رادیوم کار کرده و به کشف عنصر پلونیم نیز پرداختند. این تحقیقات نقش مهمی در توسعه علم هستهای و پیشرفتهای بعدی در این زمینه داشتند.
ماری کوری در سال 1934 به علت بیماری ناشی از تماس مداوم با مواد رادیواکتیو، درگذشت. اما میراث علمی و کشفهای او همچنان در زمینه فیزیک و شیمی به عنوان یکی از علمای برجسته تاریخ ثبت شده است.
در سال ۱۹۱۰، یک عالم به نام کوری توانست رادیوم را پاک کند. او همچنین یک استاندارد جهانی برای تابشهای رادیواکتیو تعریف کرد و این استاندارد به نام وی و همسرش، پیر کوری، “کوری” نامیده شد. در سال ۱۹۱۱، ماری کوری به دلیل یک یا دو رای کمتر قادر به عضویت در آکادمی علوم فرانسه نشد.
شهرت جهانی ماری کوری به اوج خود رسید. به طوری که آکادمی پادشاهی علوم سوئد، با وجود مخالفتهای رسانهای علیه ماری، برای دومین بار جایزه نوبل را به او اعطا کرد. اما این بار جایزه نوبل شیمی بود. این جایزه به خاطر “خدمات وی به پیشرفت علم شیمی به دلیل کشف عناصر رادیوم و پولونیوم، پاک کردن رادیوم و مطالعه در مورد ماهیت و اجزای این عناصر مهم” به او اعطا شد.
به دلیل تبلیغات منفی رسانهای علیه ماری کوری، تلاشهایی برای جلوگیری از حضور او در مراسم دریافت جایزه نوبل انجام شد. اما کوری به این واکنش نشان داد که:
“جایزه به خاطر پولونیوم و رادیوم داده شده است و هیچ ارتباطی بین کار علمی و زندگی شخصی من وجود ندارد.”
ماری اولین شخصی بود که دو جایزه نوبل را دریافت کرد و همراه با لینوس پاولینگ، یک دانشمند، فعال صلح، استاد دانشگاه و نویسنده آمریکایی، دو نفر اند که در دو زمینه جایزه نوبل دریافت کردهاند.
در سال ۱۹۱۲، جامعه علمی ورشو به ماری پیشنهاد داد تا یک آزمایشگاه جدید در ورشو را مدیریت کند. اما او این پیشنهاد را رد کرد، زیرا تمرکز او بر توسعه بنیاد رادیوم بود که تا آگوست ۱۹۱۴ آن را کامل کند. با دریافت جایزه نوبل دوم، ماری توانست دولت فرانسه را متقاعد کند تا به بنیاد رادیوم کمک کند. در این بنیاد، تحقیقات در حوزه شیمی، فیزیک، پزشکی و دارو انجام میشد. ماری مدیر آزمایشگاه کوری در بنیاد رادیدر سال ۱۹۱۰، یک عالم به نام کوری توانست رادیوم را پاک کند. او همچنین یک استاندارد جهانی برای تابشهای رادیواکتیو تعریف کرد و این استاندارد به نام وی و همسرش، پیر کوری، “کوری” نامیده شد. در سال ۱۹۱۱، ماری کوری به دلیل یک یا دو رای کمتر قادر به عضویت در آکادمی علوم فرانسه نشد.
ماری کوری شهرت جهانی بزرگی به دست آورد. به طوری که آکادمی پادشاهی علوم سوئد، با وجود مخالفتهای رسانهای علیه ماری، برای دومین بار جایزه نوبل را به او اعطا کرد. اما این بار جایزه نوبل شیمی بود. این جایزه به دلیل “خدمات وی به پیشرفت علم شیمی به دلیل کشف عناصر رادیوم و پولونیوم، پاک کردن رادیوم و مطالعه در مورد ماهیت و اجزای این عناصر مهم” به او اعطا شد.
به دلیل تبلیغات منفی رسانهای علیه ماری کوری، تلاشهایی برای جلوگیری از حضور او در مراسم دریافت جایزه نوبل انجام شد. اما کوری به این واکنش نشان داد که:
“جایزه به دلیل پولونیوم و رادیوم داده شده است و هیچ ارتباطی بین کار علمی و زندگی شخصی من وجود ندارد.”
ماری اولین شخصی بود که دو جایزه نوبل را دریافت کرد و همراه با لینوس پاولینگ، دانشمند و فعال صلح آمریکایی، دو نفر اند که در دو زمینه جایزه نوبل دریافت کردهاند.
در سال ۱۹۱۲، به ماری پیشنهاد شد که یک آزمایشگاه جدید در ورشو را مدیریت کند. اما او این پیشنهاد را رد کرد، زیرا تمرکز او بر توسعه بنیاد رادیوم بود که تا آگوست ۱۹۱۴ آن را کامل کند. با دریافت جایزه نوبل دوم، ماری توانست دولت فرانسه را متقاعد کند تا به بنیاد رادیوم کمک کند. در این بنیاد، تحقیقات در حوزه شیمی، فیزیک، پزشکی و دارو انجام میشد. ماری مدیر آزمایشگاه کوری در بنیاد رادیوم دانشگاه پاریس شد.
در تابستان سال ۱۹۱۴، با شروع جنگ جهانی اول، فعالیت های پژوهشی در زمینه رادیوم متوقف شد؛ زیرا بسیاری از پژوهشگران به خدمت ارتش فرانسه فراخوانده شدند.
در طول جنگ جهانی اول، ماری دریافت کرد که اگر مجروحان به محض رسیدن به بیمارستان جراحی شوند، احتمال بریدگی از عضو کمتر خواهد بود؛ بنابراین، او به یک مرکز رادیولوژی در خط مقدم جبهه نیازمندی احساس کرد. با مطالعه سریعی درباره رادیولوژی، آناتومی بدن و مکانیک خودرو، او تجهیزات پرتو ایکس همراه با وسیله نقلیه و ژنراتورهای کمکی تهیه کرد و به این ترتیب واحدهای سیار رادیوگرافی راه انداخت. این واحدها با نام “کوریهای کوچک” شناخته میشدند.
در اواخر سال ۱۹۱۴، ماری به عنوان مدیر خدمات رادیولوژی در صلیب سرخ فعالیت خود را آغاز کرد و اولین مرکز رادیولوژی ارتش فرانسه را تأسیس کرد. در سال اول جنگ، ماری با کمک یک دکتر نظامی و دختر ۱۷ سالهاش به نام ایرین، ۲۰ ماشین سیار رادیولوژی و ۲۰۰ واحد رادیولوژی در بیمارستانها راه انداختند. بعدها، ماری به زنان دیگری آموزش داد که به عنوان دستیاران در این واحدها فعالیت کنند.
در سال ۱۹۱۵، ماری کوری سوزنی تهیه کرد که در معرض تابش رادیوم بود و اشعه رادیواکتیو و گازی بیرنگ منتشر میکرد. این سوزن برای ضدعفونی کردن بافتهای عفونی استفاده میشد. او رادیوم مورد نیاز را از یک گرم رادیومی که در اختیار داشت، تأمین میکرد.
به تخمینی، بیش از یک میلیون سرباز مجروح در واحدهای پرتو ایکس ماری کوری درمان شدند. در طول جنگ، ماری مدیریت این واحدها را برعهده داشت و به ندرت فرصتی برای تحقیقات علمی خود داشت. با این حال، علمدوستی ماری کوری و مشارکتدر جنگ جهانی اول، وی تلاش کرد تا از تکنولوژی رادیولوژی بهرهبرداری کند و مجروحان جبهه را درمان کند. او و تیمش واحدهای سیار رادیوگرافی را تأسیس کردند که به عنوان “کوریهای کوچک” شناخته میشدند. این واحدها شامل تجهیزات پرتو ایکس، وسایل نقلیه و ژنراتورهای کمکی بودند که برای تصویربرداری پزشکی استفاده میشدند.
علاوه بر این، ماری کوری به همراه دخترش ایرین، سوزنهای رادیواکتیو را توسعه دادند که برای ضدعفونی کردن بافتهای عفونی استفاده میشدند. این سوزنها به وسیله تابش رادیواکتیو و گازی بیرنگ که توسط رادیوم منتشر میشدند، اثر ضدعفونی کننده داشتند.
تلاشهای ماری کوری در دوران جنگ جهانی اول در حوزه رادیولوژی بسیار مهم و تأثیرگذار بود. او به عنوان یکی از پیشروان در این حوزه شناخته میشود و از تجارب و دانش خود در این دوران برای پژوهشهای آینده استفاده شد.
در سال ۱۹۲۰، دولت فرانسه به مناسبت ۲۵ سالگرد کشف رادیوم، ماری کوری را پاداشی دریافت کرد. در سال ۱۹۲۱، او به آمریکا رفت تا برای تحقیقات در زمینه رادیوم سرمایه جذب کند و در آنجا به طرز بزرگی استقبال شد.
در سفر ماری کوری به آمریکا، رئیسجمهور آن زمان، وارن هاردینگ، او را در کاخ سفید میزبانی کرد و یک آینه رادیوم جمعآوری شده در آمریکا را به او هدیه داد. همسر رئیسجمهور آمریکا نیز ماری را تحسین کرد و او را مثالی از یک محقق حرفهای و همسر حمایتگر معرفی کرد.
قبل از دیدار با رئیسجمهور آمریکا در کاخ سفید، دولت فرانسه به این نکته توجه کرد که ماری کوری هیچ نشان عالی فرانسوی ندارد؛ به همین دلیل به او نشان “لژیون دونور” را پیشنهاد دادند، اما او آن را رد کرد. ماری همچنین به کشورهای دیگری مانند بلژیک، برزیل، اسپانیا و چکسلواکی سفر کرد و سخنرانیها داشت.
با رهبری ماری کوری، چهار عضو دیگر از کارکنان بنیاد رادیوم جایزه نوبل دریافت کردند. در نهایت، بنیاد رادیوم پاریس به یکی از چهار آزمایشگاه بزرگ تحقیقات رادیواکتیو در جهان تبدیل شد. در سال ۱۹۲۵، او به لهستان رفت تا در مراسم شروع ساخت بنیاد رادیوم ورشو شرکت کند. در سال ۱۹۲۹، ماری برای دوباره به آمریکا رفت و موفق به فراهم کردن رادیوم برای بنیاد رادیوم ورشو شد. این بنیاد در سال ۱۹۳۲ تحت مدیریت خواهر ماری افتتاح شد.
برای ماری کوری، دوری از تحقیقات و حضور در رویدادهای عمومی آزاردهنده بود، اما این کار اجازه می داد منابع مورد نیاز برای کارش را تامین کند. در سال ۱۹۳۰، او به عنوان عضو کمیته جهانی فراوانیهای ایزوتوپی و وزنهای اتمی انتخاب شد و تا پایان عمرخود در سال ۱۹۳۴ در این کمیته فعالیت کرد.
ماری کوری در سال ۱۹۳۴ به علت بیماری لوسمی پیشرفته درگذشت. او تا آخرین لحظات عمرش به تحقیقات علمی اختصاص داد و به عنوان یکی از بزرگترین علمای تاریخ در زمینه رادیواکتیویته به یادگار ماند.
ماری کوری به عنوان نخستین زنی که جایزه نوبل دریافت کرده بود و به عنوان یکی از علمای برجسته تاریخ محسوب میشود. او تلاشهای فراوانی برای پیشبرد علم کرده و به توسعه تحقیقات در زمینه رادیواکتیویته و پرتوزایی کمک کرده است. ارث علمی او همچنان بر جهان علم تأثیرگذار است و به عنوان یکی از پیشروان در زمینه علم و فناوری شناخته میشود.
ماری کوری در سال ۱۹۳۴ به لهستان سفر کرد و بعد از چند ماه، در چهارم ژوئیه ۱۹۳۴ در سن ۶۶ سالگی در بیمارستانی در شهر “پاسی” در فرانسه به دلیل “کمخونی آپلاستیک” درگذشت. آنها باور داشتند که ماری کوری به دلیل قرار گرفتن در معرض طولانی مدت به پرتوهای رادیواکتیو، مغز استخوانهایش آسیب دیده و این باعث مرگ او شده است.
در آن زمان، اثرات خطرناک پرتوهای یونیزهکننده شناخته نشده بودند، بنابراین ماری کوری تجهیزات ایمنی لازم برای محافظت در برابر این پرتوها را نداشت. او لولههای آزمایشی حاوی مواد رادیواکتیو را در جیب یا در کشوی میزش نگه میداشت تا بتواند اشعه تابش رادیوگرافی را در تاریکی مشاهده کند.
همچنین، در طول جنگ جهانی اول، زمانی که ماری کوری به عنوان رادیولوژیست در بیمارستانهای صحرایی کار میکرد، بدون استفاده از محافظ در معرض پرتوهای ایکس قرار میگرفت. وقتی در سال ۱۹۹۵ پیکر ماری کوری به خاک سپرده شد، گزارش شد که “او در زمان زندهبودن نمیتوانست در معرض سطوح مرگبار رادیوم قرار گیرد”. نتایج آزمایشها نشان داد که رادیوم تنها زمانی خطرناک است که به آن برخورد کنیم، بنابراین احتمالاً بیماری او به دلیل استفاده از رادیوگرافی در طول جنگ جهانی اول بوده است.
کاغذهایی که ماری کوری در دهه ۱۸۹۰ استفاده میکرد، به دلیل آلودگی رادیواکتیو بسیار خطرناک شناخته شدند. حتی کتابهای آشپزی او نیز بسیار رادیواکتیو بودند. این کاغذها در جعبههای سربی نگهداری میشدند و هر کسی که میخواست به آنها دسترسی داشته باشد، باید از محافظ موردنیاز استفاده کند.
همت و کنجکاوی عمیق ماری کوری باعث شد تا اکتشافات و دستاوردهای علمی مهمی داشته باشد.
در ادامه به برخی از این اکتشافات میپردازیم:
– ماری کوری کشف کرد که پرتوهای اورانیوم را میتوان بهعنوان رساناهای الکتریسیته استفاده کرد.
– او رد فرضیهای که اتمها نامرئی هستند، کرد و نشان داد که اتمها وجود دارند.
– ماری کوری دریافت که عنصر توریوم نیز رادیواکتیو است.
– او متوجه شد که مواد معدنی پیچبلند و کالکولیت از اورانیوم فعالتر هستند.
– ماری کوری عنصرهای پولونیوم و رادیوم را کشف کرد.
– اصطلاح “رادیواکتیویته” را ابداع کرد.
– او موفق شد رادیوم خالص تولید کند.
– ماری کوری با استفاده از رادیوم، توانست سلولهای سرطانی را نابود کند.
– او استانداردی جهانی برای اندازهگیری تابشهای رادیواکتیو تعریف کرد.
– ماری کوری سوزن رادیواکتیویی را برای ضدعفونی کردن بافتهای عفونی اختراع کرد.
در سال ۱۹۱۱، ماری کوری با آلبرت اینشتین در یک کنفرانس فیزیک دیدار کردند. این دیدار باعث شد دوستی بین آنها شکل بگیرد، اگرچه روابط ماری کوری به دلیل مشکلات شخصی خراب شدند. اما آلبرت اینشتین همچنان از او حمایت کرد و با محدودیتها و تبعیضهای جنسیتی مبارزه کرد.
در سال ۱۹۲۲، ماری کوری به عضویت کمیته جهانی همکاری اندیشمندانه در جامعه ملل پیوست و تا سال ۱۹۳۴ در آن فعالیت کرد و با دانشمندان معروفی مانند آلبرت اینشتین، هندریک لورنتز و هانری برگسون همکاری داشت.
ماری کوری، دانشمند بزرگ و الهامبخش، در طول زندگی خود بسیاری از جملات مهم و تاثیرگذار را بیان کرد. این جملات میتوانند برای ما الگو و انگیزه باشند.
در ادامه، برخی از این جملات را به زبان ساده و روان بازنویسی میکنیم:
– زندگی همیشه آسان نیست؛ اما ما باید قوی و با اعتماد به نفس باشیم. باید اعتقاد داشته باشیم که ما استعدادی داریم و باید برای به دست آوردن آن تلاش کنیم.
– هیچ چیز ترسناک نیست؛ فقط باید آن را بفهمیم و درک کنیم.
– فکر میکنم بشریت بیشتر در جهت کشفات مفید و خوب استفاده میکند، مانند جوایز نوبل.
– علم بسیار زیبا است. دانشمند در آزمایشگاه تنها یک تکنسین نیست، بلکه مثل یک کودک در برابر پدیدههای طبیعی است و از دیدن آنها شگفتزده میشود.
– نباید به گذشته نگاه کنیم؛ بلکه باید به آینده نگاه کنیم و ببینیم چه چیزهایی در انتظار ماست.
– از کمال ترس نداشته باشید؛ هرگز به آن نخواهید رسید.
– انسانها نیاز به رویاپردازانی دارند که به چالشهای پروژههای پیشرفته از نظر مادی فکر نکنند.
– نمیتوانیم به جهان بهتری امیدوار باشیم مگر اینکه به بهبود خودمان اهمیت دهیم و به مسئولیت نسبت به بشریت عمل کنیم. وظیفه ما این است که به کسانی کمک کنیم که فکر میکنیم میتوانیم برایشان مفیدترین باشیم.
– یاد گرفتهام که پیشرفت هیچگاه سریع و آسان نیست.
– بیشتر به ایدهها و کمتر به افراد علاقهمند باشید و کنجکاوی کنید.
قبر ماری کوری
ماری کوری در گورستان شهر “سو” به خاک سپرده شد. بعد از ۶۰ سال، در سال ۱۹۹۵، جسد او به همراه جسد پیر کوری به پانتئون پاریس منتقل شد. برای حفاظت از جسد آنها در برابر آلودگی رادیواکتیو، جسد آنها درون محفظهای از سرب قرار گرفت. ماری کوری اولین زنی بود که به دلیل ارزشها و دستاوردهایش در پانتئون به خاک سپرده شد.
ماری کوری عالم فیزیک، شیمیدان و پیشگام در زمینه مطالعات رادیواکتیو بود. او اهمیت بسزایی در جامعه علمی و جامعه بشری داشت. اگر درباره ماری کوری نظر یا اطلاعاتی دارید، با ما و سایر کاربران در میان بگذارید.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید