نجاتِ آب _ ۱ | تولد یک پرونده کلیدی در خبرگزاری تسنیم
پرونده «نجات آب» در خبرگزاری تسنیم آغاز شد، تا با نگاهی جامع و یکپارچه و چندوجهی به راهکارهای بهینه سیاستگذاری در انواع روشهای تولید و مصرف آب، نقشه راهی ایجابی برای برونرفت از این چالش ترسیم نماید.
خبرگزاری تسنیم؛ گروه اقتصادی ــ ایران را سرزمینی کمآب با میانگین بارش یکسوم جهانی توصیف میکنند. درعینحال توجه به این نکته نیز لازم است که خیلی از یافتهها پیشینه زیست در فلات ایران را بین 11 تا 18 هزار سال تخمین میزنند؛ این بدین معناست که کشاورزی و مصارف گوناگون دیگر منابع آب، لااقل به همین اندازه در سرزمین ما امتداد داشته است. پس از ظهور مدرنیته، الگوهای تولیدی و مصرفی ایرانیان ــ و بلکه در سطح جهان ــ دچار تغییرات عمیقی شد. پس از گذشت چند دهه از آغاز این تغییر، اکنون ایران ما دیگر کشوری است که در متن بحران «عدم توازن بین تولید و مصرف آب» زیست میکند. این یک واقعیت است که ما بر سر یک دوراهی تاریخی ایستادهایم: یا به استقبال مدیریت نوین و همهجانبه منابع آب برویم، یا شاهد مرگ تدریجی سرزمین و از میان رفتن بنیانهای امنیت غذایی، معیشتی و زیستمحیطی باشیم. و صد البته این گزاره به معنای این نیست که کشور باید لاجرم تسلیم این بحران شود؛ بلکه این واقعیت مهم را گوشزد میکند که شرایط جدید و زیست مدرن نیازمند اتخاذ تدابیر و سیاستهای جدید و استفاده از فناوریهای مدرن و روزآمد است.
بیشتر بخوانید
مبارزه با علفهرز، با فناوری هستهای
در پرونده «نجات آب» پرسش اساسی ما این است: در چنین شرایطی، چه باید کرد؟ هدف این پرونده ارائهی دهها راهکار واقعی و عملیاتی، علمی، بومیسازیپذیر و تطبیقپذیر با شرایط اقلیمی ایران برای اصلاح مسیر مصرف، افزایش بهرهوری و بازیابی منابع آبی در بخش کشاورزی است. این پرونده، در واقع پروندهای ملی است که میان رشتههای سیاستگذاری، علوم آب، مدیریت کشاورزی، اقتصاد سیاسی، جامعهشناسی توسعه و تحلیل تطبیقی حرکت میکند. این پرونده به کلیگویی بسنده نخواهد کرد و رویکردی عملیاتی خواهد داشت، و راهکارهای متنوعی را بررسی خواهد کرد.
یکی از مزایای ذاتی این پرونده این خواهد بود که بهجای انفعال و حذف صورتمسئله، و حملهی بیامان به مفاهیمی مانند “خودکفایی غذایی”، تلاش میکند تضاد مصنوعی میان خودکفایی و بهرهوری را به توازن و گفتوگویی خردمندانه و عمیق بدل کند. چه اینکه دفاع از خودکفایی غذایی ــ بهویژه در شرایطی که زنجیره تأمین جهانی عمیقاً شکننده، ناپایدار و سیاسی شده ــ به معنای دفاع از بیتوجهی به واقعیتهای اقلیمی و منابع محدود نیست. بلکه به معنای بازطراحی عمیق، انعطافپذیر و معقول مسیر تولید و مصرف است. شرایط هرچقدر دشوار باشد، سیاستگذار موظف است برای آب کشور تمهیدات جدی داشته باشد. ما باید بتوانیم در عین حفظ شاکله خودکفایی در اقلام اساسی، از افتادن به دام شعارهای پرمصرف و بیاثر پرهیز کنیم. واقعیت این است که در ایران، برخورد با بحران آب به سه شکل غالب انجام شده است: انکار، فرار و تقدیرگرایی.
انکار، همان روایتهایی است که بحران را زاده دشمنی سیاسی یا سهلانگاری مدیریتی مقطعی میداند. فرار، در ترجمهاش به انتقال آب از حوضههای دیگر، توسل به پروژههای سنگین و گرانقیمت متبلور میشود. و تقدیرگرایی، ما را به دست تغییر اقلیم میسپارد، بی آنکه بخواهیم با آن سازگار شویم. این پرونده نشان خواهد داد که در کنار این سه رویکرد نامتوازن و انفعالی، راه چهارمی نیز وجود دارد: شناخت، انطباق، و اقدام هوشمندانه.
در ادامه، هر یادداشت این پرونده به یکی از تمهیداتی میپردازد که یا ظرفیت بهکارگیریاش در ایران هنوز مغفول مانده یا اجرای آن دچار کاستی و اشکال ساختاری است. ما به معرفی ایدهها یا تکرار مصائب آشنا نخواهیم پرداخت. همچنین با اتخاذ «رویکرد سلبی» درگیر دعواهای بیثمر سیاسی و «حیدری – نعمتی» نخواهیم شد؛ بلکه در یک «رویکرد ایجابی و ساختارمند» پیش میرویم.
هر راهکار، فارغ از اینکه فنی، اقتصادی، حقوقی یا مدیریتی باشد، با نگاهی بومسازگار، مبتنی بر قابلیتهای محلی، و متکی بر دانش جهانی بازخوانی میشود. همچنین سعی داریم صدای هر سه ضلع این مثلث را همزمان بشنویم: مصرفکننده، دولت، و آب. بیتوجهی به هر یک، ما را به نسخهای ناکارآمد خواهد رساند. تولیدکننده بدون حمایت، دولت بدون داده، و آب بدون نگهبان، هر یک، یکی از اضلاع مثلت بحران را میسازند.
در کنار این، توجه به این مورد لازم است که مدیریت آب، مسئله فنی صرف نیست، بلکه سیاسی، فرهنگی، نهادی و زیربنایی هم هست. به همین دلیل، در کنار فناوریهایی نظیر آبیاری زیرسطحی یا آبخوانداری، به حکمرانی مشارکتی، اصلاح نظام تعرفهگذاری، بازار آب، و اقتصاد کشاورزی نیز خواهیم پرداخت.
تلاش ما بر آن است که یادداشتها برای سیاستگذاران، پژوهشگران، مدیران اجرایی، کارشناسان فنی، و حتی بهرهبرداران آگاه، همزمان قابلفهم و قابلاستفاده باشد. ادبیاتی فاخر ولی روان، مستند ولی دور از تکلف، عمیق ولی کاربردی، سیاستمحور ولی غیرایدئولوژیک، و تحلیلی ولی همراه با امید عملی، ما را در نگارش این مجموعه همراهی خواهد کرد.
ما معتقدیم که ایران، اگرچه در آستانه بحران آبی قرار دارد، اما هنوز دیر نشده است؛ منابع آب زیرزمینی را میتوان احیا کرد؛ سیلابها را میتوان مهار کرد؛ کشاورزی را میتوان نجات داد؛ و بهرهوری را میتوان ارتقا داد اگر حکمرانی آب اصلاح شود.
باید با خودمان صادق باشیم: هر کشوری که آب را نادیده گرفته، امنیت ملیاش را به خطر انداخته است. ایران فردا، باید با آب «سازگار» باشد.
انتهای پیام/
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید